نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 124
آن هست یکی این که اینها غرض آلود و خلاصه دروغ است اکثر مورخین اگر
نگوییم همه مورخین اجیر و در استخدام قدرتهای وقت بوده اند و در نتیجه
همیشه تاریخ را به نفع قدرت وقت نوشته اند مثلا میرزا مهدی خان " دره
نادره " یا " جهانگشای نادری " مینویسد در حالی که خودش وزیر و دبیر
نادر است یا بیهقی و دیگران که راجع به غزنوی نوشته اند ، اغلب جزء کس
و کارهای آنها بوده اند کسانی که تاریخ صفویه را نوشته اند جزء کس و
کارهای خود آنها بوده اند همین طور تاریخ قاجاریه ، و قهرا اینها تاریخ
را طوری مینوشته اند که مطابق میل اربابهایشان باشد بنابراین چگونه میشود
به این حرفها اعتماد کرد ؟
دیگر این که غیر از افرادی که اجیر بوده و مطابق میل دیگران مینوشته
اند ، افراد دیگری هم که اجیر نبودند لااقل به عقیده ای وابسته بودند ،
دچار یک تعصب وطنی ، مذهبی و غیره بوده اند اینها هم به فرض این که
نمیخواستند دروغ بنویسند ، ولی وقایع را انتخاب میکردند ، غربال میکردند
، یعنی از وقایعی که اطلاع داشتند آن را که با فکر و عقیده شان متناسب
بود نقل میکردند و آن را که با عقایدشان متناسب نبود نقل نمیکردند ،
دروغی هم نگفته بودند مورخ با انبوهی از وقایع روبرو میشود ، از آنها
چیزی را انتخاب میکند ، معلوم است ، وقتی چیزی انتخاب بشود چهره قضیه
فرق میکند در همان جا گفتیم که بالاخره در زندگی هر کسی زشتیها هست ، و
زیباییها را آنچنان که بوده بنویسند ، مثل چهره ای که وقتی میخواهند
ترسیمش کنند ، آن وقت آن را ترسیم کرده اند که تمام جزئیاتش را ترسیم
کرده باشند ، اگر بخواهند بعضی را انتخاب کنند و بعضی را دور بریزند چیز
دیگری از آب در میآید ، زیباییهایش را انتخاب کنند ، زشتیهایش را دور
بریزند ، چهره زیبایی در میآید که با واقعیت تطبیق نمیکند ، زشتیهایش
را بگیرند ، زیباییهایش را دور بریزند باز چهره دیگری در میآید غیر از
آن چیزی که در واقع هست از این جهت عده ای آمده اند اعتمادشان
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 124