«بگو: چه كسى شما را از آسمان و زمين
روزى مىدهد؟ و چه كسى مالك گوشها و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده
را از زنده بيرون مىآورد و چه كسى امور (جهان) را تدبير مىكند؟ مىگويند: خدا!
بگو: پس چرا تقوا پيشه نمىكنيد؟!».
با توجّه به اين آيات مشركان عرب، خالق جهان و رازق بندگان و مدير و مدبّر
عالم را خداوند يگانه مىدانستند. پس شرك آنها در چه بود؟ اشكال كار آنها فقط در
توحيد عبادت بود يعنى بتها و بعضى از صالحان را پرستش مىكردند. به تعبير ديگر
مشركان عرب هرگز منكر توحيد خالق و رازق و ربّ العالمين نبودند، بلكه مشرك در
عبادت خدا بودند و اسلام آنها را به «عبادت» خداوند يگانه دعوت فرمود.
2- مفهوم «شرك» آن است كه انسان غير خداوند يگانه را بخواند و براى حلّ مشكلات
به او پناه برد (به عنوان مثال يا رسول اللَّه و يا على بگويد) زيرا قرآن مجيد
مىگويد: «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً».[2]
3- اگر كسى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يا هر كس از پيشوايان اسلام و
صالحان شفاعت بطلبد كار او شرك است! و جان و مال او بر موحّدان مباح است! زيرا او
مشرك است و هر مشركى مهدور الدم و المال و