4- قانون بقاى انرژى- كه توسط يك نفر دانشمند آلمانى به نام «رپرت ماير» اظهار شد كه مطابق آن مقدار انرژى در عالم،
ثابت و لا يتغير است، و تغييرات فقط در صورت آن پيدا مىشود، مثلًا انرژى الكتريك
گاهى تبديل به صوت، زمانى تبديل به حرارت، و زمان ديگرى مبدل به حركت مكانيكى
مىشود، ولى مقدار آن همواره محفوظ و ثابت است، ظهور اين نظريه، پايه ابديت ركن
دوم مذهب ماديين يعنى «قوه» را محكم كرد.
كاخ عظمت ماترياليستها روى اين پايهها بناگذارى شد و هر روز دستهاى از
دانشمندان علوم طبيعى، به صفوف آنها پيوستند، و از آنجا كه نهضت علمى تازه شروع
شده بود و با شدت به پيشروى خود ادامه مىداد، شركت كنندگان در اين نهضت، چنان از
باده غرور سرمست بودند كه تصور مىكردند آخرين سنگر علم را فتح كرده، و به كليه
رموز عالم هستى آشنا شدهاند، و با سرپنجه علم، گره تمام معضلات را گشوده و به قول
«هگل»: معماى هستى را حل كردهاند!
از اين رو، زبان به استهزا و سخريه نسبت به عقايد گذشتگان گشودند و كليه آرايى
را كه در تاريخ علم بشر موجود بود و با نظريات تازه آنها سازش نداشت، محكوم به
اعدام كردند و اساساً براى ماوراى تجربيات و اطلاعات محدود خود ارزشى قائل نبودند!
بديهى است در اين موقع نه تنها نظرات مثبت علمى آن روز محور قضاوت و محك صحت و
فساد عقايد بود بلكه پارهاى از احتمالات و فرضيات غير مثبت و بىارزش، در آن
«بازار آشفته» نيز به همان قيمت فروخته مىشد!
طنين فرياد مستانه ماديين آن روز، چنان دنياى متمدن را به لرزه انداخته بود كه
مقدّسترين عقايد در صورت عدم تطبيق بر نتيجه تجربيات و افكار محدود آنها به دره
عميق خرافات و عقايد پوسيده پرتاب مىشد!
ولى اين سطوت و جبروت بيش از (200) سال طول نكشيد! يعنى از اوايل قرن 18 شروع شد و تا آخر قرن 19 ادامه داشت و از آن به بعد در
سراشيبى تند و تيزى قرار گرفت؛ زيرا دانشمندان در طى اين مدت مطالعات عميقتر و
دقيقترى در پيرامون نظرات خود به عمل آوردند و به نقاط ضعف فراوانى در گوشه و
كنار آن برخوردند تا آنجا كه بعضى را دور انداخته و باقى را تا آنجا كه
مىتوانستند اصلاح و تكميل كردند و در نتيجه اين حقيقت ثابت شد كه:
«رموز و اسرار جهان هستى از آن بيشتر
است كه به اين آسانى در دسترس افراد بشر قرار گيرد، و مركب علم و دانش كنونى
ناتوانتر از آن است كه به اين زودى بتواند تمام اين عرصه پهناور را جولانگاه خود
قرار دهد ... چراغ فروزان علم تنها گوشه كوچكى از اين محوطه بزرگ را روشن ساخته و
بقيه، همچنان در ظلمت اسرارآميزى باقيمانده است، فرضيات امروز ممكن است مورد حمله
آيندگان قرار گيرد و به نقاط ضعف آن واقف شوند، خلاصه بر هر دانشمند بيدار لازم
است در مقابل آن چه نمىداند با احتياط قدم بر دارد و عظمت عالم هستى را فراموش
نكند».