لايتجزاى غليظ و خشن پنداشته است! او به وجود خدايان نيز عقيده داشته و آنها
را از اتمهاى خيلى لطيف روحانى مركب مىدانسته است، همچنين ساير افراد نامبرده هر
كدام ضمن شرح نظريات خود، بوجود عالم ماوراى ماده اعتراف كردهاند. [1]
بنابراين سابقه تاريخى كه ماترياليستها مدعى هستند قابل ترديد است و چنين به
نظر مىرسد كه منشأ اشتباه كارى ماديين فعلى از اينجا پيدا شده كه فلاسفه نامبرده
عقيدهمند به وجود مستقل «ماده» و پيدايش عالم طبيعت از آن، بودهاند و تفسيرهاى
گوناگونى براى مبدأ اصلى و كيفيت پيدايش جهان مادى كردهاند، طرفداران فعلى مكتب
ماترياليسم اين قسمت را گرفته و به بقيه سخنان آنها توجهى نكردهاند و آنها را
رسماً مادى قلمداد كردهاند.
در قرون اخير، كه تحولات عظيمى در شئون مختلف علوم طبيعى ظاهر گرديد. در آغاز
بازار ماديين رواج و رونق كاملى پيدا كرد، و شايد عمده چيزى كه موجب پيشرفت كار
آنها شد كشف نظريات علمى زير توسط چند نفر از دانشمندان بزرگ علوم طبيعى بود كه آن
را دستاويز خود ساخته و جار و جنجال در اطراف آن برپا كردند و آن را به حساب
پيروزى ماترياليسم گذاردند:
1- قانون جاذبه عمومى، كه توسط «نيوتن» (1642 تا 1727 بعد از ميلاد) كشف شد، مطابق آن هر دو جسم يكديگر را به نسبت
مستقيم جرمها و به نسبت معكوس مجذور فاصلهها، جذب مىنمايند به كمك اين قانون
اسرار حركت كواكب، و حركت زمين به دور خورشيد، و ماه به دور زمين، تا اندازهاى
فاش گرديد و قانون «عليت» با سطوت بيشترى براى تفسير و تعليل حركات آسمانى آماده
شد.
2- «قانون بقاى ماده» كه توسط «لاوازيه» كشف شد كه به موجب آن هيچ موجودى در عالم معدوم نمىگردد و آنچه مشاهده
مىشود صرفاً تغييراتى است كه در صورت ظاهرى اشيا حاصل مىگردد و به عبارت
سادهتر: مقدار ماده موجود در عالم هميشه ثابت و تغييرناپذير است و تحولات در
كيفيت و چگونگى آن صورت مىگيرد. اين نظريه دوام و ابديتى را كه پيشينيان براى اتم
قائل شده بودند تأييد كرد و پايه حكومت ماده را محكم ساخت (البتّه چنانكه خواهيم
گفت اين نظريه به نظريه كاملترى به نام بقاى «ماده- انرژى» تبديل شد).
3- فرضيه «تكامل انواع» كه توسط داروين دانشمند انگليسى (1809 تا 1882 ميلادى) تكميل شد، برحسب اين فرضيه اختلافاتى
كه بين نباتات و حيوانات ديده مىشود ذاتى آنها نيست و همگى به يك يا چند اصل
معدود بازگشت مىكنند و اختلافات كنونى همگى مولود سير تكاملى آنهاست كه در تحت
چهار اصل زير انجام مىگيرد.
1- تنازع بقا، 2- سازش با محيط 3- انتخاب طبيعى، 4- وراثت، مسلك ماترياليسم به كمك اين فرضيه، اصول خود را در عالم
جانداران مستحكم ساخته و آمادگى خود را براى تعليل و تفسير تنوع آنها اعلام كرد. [2]
[1]. براى توضيح بيشتر به كتابهاى
«تاريخ فلسفه» و «سير حكمت در اروپا» مراجعه كنيد.
[2]. شرح اصول داروينيسم و انتقادهاى
آن در آخر بخش دوم كتاب گذشت.