responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 133

داروين چه مى‌گويد؟!

... «نادر»- خوب اينها سهل است ايراد ديگرى به خاطرم آمد كه اهميّت آن از ايراد سابق بيش‌تر است، مخصوصاً مادى‌ها توجه خاصى به آن دارند و مدت‌هاست در ميان فلاسفه الهى هنگامه‌اى برپا كرده و سر و صداها راه انداخته و حتى بنيان عقيده بعضى از خداپرستان را متزلزل ساخته است!

محمود- گمان مى‌كنم با اين طول و تفصيل «داروينيسم» را مى‌گوييد، اين طور نيست؟!

«نادر» در حالى كه از بى‌اعتنايى و خونسردى محمود خشمناك بود، گفت: آرى ... زيرا با قبول نظريه داروين، آن همه شواهد و دلايلى كه براى علم و قدرت خداوند، از عالم جانداران و نباتات مى‌آوريد به خودى خود از بين خواهد رفت و با وجود آن؛ ديگر اطمينانى به ساير دلايل توحيد از طبيعت بى‌جان باقى نمى‌ماند!

«محمود»- نظريه داروين چه ارتباطى به مسأله توحيد و خداشناسى دارد؟ اين ماست و دروازه‌هايى را كه بعضى درست كرده‌اند بگذاريد كنار!

عموى محمود- آها ... بد نشد ... مدت‌ها بود از گوشه و كنار زمزمه‌اى از داروين و داروينيسم مى‌شنيدم خيلى هم دلم مى‌خواست ببينم اين مرد كيست؟ و حرف حسابى او چيست؟ خوب خواهش مى‌كنم آقايان حرف‌هايشان را روشن‌تر بزنند تا من هم سر در بياورم.

«محمود»- اتفاقاً من هم سرم براى اين موضوع درد مى‌كند، زيرا مدت‌ها در اطراف آن مطالعه كرده‌ام، بسيار هم مايل بودم چنين سؤالى پيش بيايد.

حاج آقا- چه بهتر از اين؟ ... پس خوب است اوّل خود داروين را معرفى كنيد.

محمود- بسيار خوب ... «چارلز داروين‌» يكى از طبيعى‌دانان معروف قرن نوزدهم ميلادى است در سال (1809) در شهر كوچك «شروزبرى‌» از شهرهاى «انگلستان‌» بدنيا آمد و تحصيلات خود را ...

حاج آقا- خوب! ... معلوم شد مطلب از كجا آب مى‌خورد! اى لعنت بر اين انگليسى‌ها كه هر «خرابى» هست زير سر آنهاست. بى‌خود نيست ما ايرانى‌ها مى‌گوييم اگر دو تا موش در سوراخشان جنگشان شود آن هم به تحريك انگليسى‌هاست! (محمود و نادر با تعجب زياد گوش مى‌دهند) خدا رحمت كند حاج محمد حسن نيشابورى را، يك روز با عده‌اى از رفقا همراه او گردش رفته بوديم، مطابق معمول ضمن حرفهايمان صحبت از سياست انگليسى‌ها در ميان آمد ناگهان آن خدابيامرز اشاره به شاخه درختى كه در جلو ما كج شده بود، كرده گفت: به جان همه شماها اين هم از سياست انگليسى‌هاست! چشم‌ها و گوش‌هاى ما از اطراف متوجه دهان او شد گفتيم شوخى مى‌كنى؟! گفت حالا برايتان دليل مى‌آورم تا معلوم شود ...

نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 133
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست