كارخانههاى بزرگ صنعتى و ساير اختراعات محيرالعقول نويد مىداد غالب مردم به
گفتههاى او مىخنديدند و بيش از يك گفتار كودكانه يا يك خواب آشفته، براى آن
ارزشى قائل نبودند ولى امروز همان خوابهاى آشفته و گفتارهاى كودكانه به صورت
واقعى جلوه گر شده و براى همه يك امر عادى به شمار مىرود.
آيا نمىتوان پيشبينى كرد كه 300 سال بعد علوم و دانشهاى بشرى به همين نسبت
پيشرفت كند و بسيارى از مجهولات امروز در رديف روشنترين مطالب آن روز قرار گيرد،
همانطور كه بسيارى از مجهولات گذشته، امروز جزء واضحترين مسائل به شمار مىآيد؟!
... من اصرارى ندارم كه حتماً چنين خواهد شد مىگويم آيا ممكن نيست؟
با اين حال چگونه مىتوانيم روى هر چيز كه نفهميديم انگشت انكار بگذاريم؟! مگر
علوم و حقايق بطور دربست در تحت اختيار ما گذارده شده و آيندگان را از آن سهمى
نيست؟! (حاج آقا احسنت احسنت).
محمود- باز براى اينكه اشتباه نشود واضحتر عرض كنم: علوم و قوانين مثبت علمى؛ هرگز چيزى را نفى نمىكند، بلكه هميشه متكفّل اثبات
قسمتى از حقايق مىباشد و در برابر بقيه جز سكوت كار ديگرى ندارد، يعنى اگر تمام علوم و قوانين علمى را زير و زبر كنيد
نمىتوانيد قانونى پيدا كنيد كه اثبات كند عضلات گوش انسان يا پستان مردها
فائدهاى ندارد.
باز تكرار مىكنم «ثابت نشدن» با «نبودن» فرق بسيار دارد! بنابراين آيا مىتوان اينگونه موضوعات
جزئى را به عنوان «خطاى طبيعت» شمرد، و قصد و هدف را در عالم وجود هستى كه هزاران
هزار بلكه ميلياردها مظهر روشن دارد، انكار كرد. [1]
[1]. براى توضيح بيشتر درباره اين
ايراد و ساير ايرادات مادىها به كتاب «آفريدگار جهان» كه ايرادات مادىها را به
طور مشروح پاسخ گفته، مراجعه شود.