خوب است خيلى راه دور نرويم و صحبت از شگفتىهاى عالم گياهان و حيوانات و زمين
و آسمان را كنار گذارده قدرى به وضع ساختمان بدن خودمان نظر بيفكنيم. باور كنيد،
نمىدانم از كجاى اين دستگاه عجيب صحبت كنم و كدام قسمت آن را مورد بحث قرار دهم؟
زيرا هر يك از ديگرى شگفتانگيزتر و حيرت آورتر است! خوب، بد نيست قدرى راجع به
دستگاه «گردش خون» برايتان صحبت كنم:
مسلّم است كه اين دستگاه با وسايل مخصوصى كه در اختيار دارد مهمترين وظيفه را
در راه ادامه حيات انسان انجام مىدهد، و به همين دليل ايستادن مركز اين دستگاه
يعنى «قلب» با مرگ حتمى همراه است و اختلال عمل هر يك از رگها با از كار افتادن و
يا فاسد شدن عضوى كه در آن جاى دارد توأم است.
حركت منظم خون در تمام بدن، كليه سلولها را مشروب و سيراب مىكند تا به
فعاليت حياتى خود ادامه دهند.
اين دستگاه از چهار قسمت عمده كه هر كدام وظايف مشخصى دارند، تشكيل مىشود:
قلب، شريانها، وريدها، رگهاى موئين.
قلب مانند يك «تلمبه خودكار» در حال خواب و بيدارى دائماً مشغول حركت است و در
هر دقيقه تقريباً 60 تا 70 مرتبه باز و بسته مىشود و با اين عمل خون صاف و اكسيژن
دار را كه حامل كليه مواد غذايى است به آخرين نقطه بدن رسانيده، و خون كثيف و كبود
رنگ وريدى را به سوى خود جذب، و دوباره آن را براى تصفيه به طرف ريهها مىفرستد،
و پس از تصفيه كامل با آغوش باز آن را به خود راه مىدهد.
مجموع خونى كه در كليه اين دستگاه جريان دارد بطور متوسط در حدود 5 ليتر است،
قلب با 30 مرتبه باز و بسته شدن آن را به داخل خود پذيرفته و خارج مىكند، يعنى يك
دوره كامل گردش خون با 30 مرتبه ضربان قلب يعنى تقريباً در نيم دقيقه صورت
مىگيرد. پس در هر دقيقه دو مرتبه كليه سلولهاى بدن غذا داده و شستشو مىشوند!
گاهى خيال مىشود كه اين حركت دائمى قلب مربوط به يك سلسله از اعصاب است كه به
مغز منتهى مىشود ولى تجربه نشان داده كه اگر اين رشته از اعصاب قطع شود باز تا
مدتى قلب به حركت خود ادامه مىدهد، لذا دانشمندان مىگويند اين حركت ارتباط با
اعصاب مخصوصى دارد كه در اطراف خود قلب قرار گرفته است.
در هر حال از آنجا كه قلب عضو بسيار حساس و پرقيمتى است در ميان يك قلعه محكم
يعنى در پشت ديواره سينه زير پستان چپ قرار داده شده كه از كليه حوادثى كه ممكن
است براى سطح بدن رخ دهد بركنار و محفوظ بماند.