در شأن نزول اين سوره، مىخوانيم: «عاص بن وائل» كه از سران مشركان بود،
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات كرد،
و مدتى با حضرت گفتگو نمود، گروهى از سران «قريش» در مسجد نشسته بودند، اين منظره
را از دور مشاهده كردند.
هنگامى كه «عاص بن وائل» وارد مسجد شد، به او گفتند: با كه صحبت مىكردى؟ گفت:
با اين مرد «ابتر»!
اين تعبير را به خاطر اين انتخاب كرد، كه «عبداللَّه» پسر پيغمبر اكرم صلى
الله عليه و آله از دنيا رفته بود، و عرب كسى را كه پسر نداشت «ابتر» (يعنى بلا
عقب) مىناميد، و لذا «قريش» اين نام را بعد از فوت پسر پيغمبر براى حضرت انتخاب
كرده بود (سوره فوق نازل شد و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را به نعمتهاى
بسيار و كوثر بشارت داد، و دشمنان او را ابتر خواند). [1]
توضيح اين كه: پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله دو فرزند پسر از بانوى اسلام
«خديجه» داشت:
يكى «قاسم» و ديگرى «طاهر» كه او را «عبداللَّه» نيز مىناميدند، و هر دو در
«مكّه» از دنيا رفتند، و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فاقد فرزند پسر شد، اين
موضوع زبان بدخواهان
[1] «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد
بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 518