responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 397

(11) وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا إِلَيْهِ وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ‌

كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: «اگر (اسلام) چيز خوبى بود، هرگز آنها (در پذيرش آن) بر ما پيشى نمى‌گرفتند»! و چون خودشان به وسيله آن هدايت نشدند مى‌گويند: «اين يك دروغ قديمى است»!

شأن نزول:

تهيدستان ياران اصلى اسلام‌

مفسران براى آيه مورد بحث، شأن نزول‌هاى متعددى نقل كرده‌اند:

1- اين آيه در مورد «ابوذر غفارى» است كه در «مكّه» اسلام آورد و قبيله او (بنى‌غفار) نيز به دنبال او ايمان آوردند، (و از آنجا كه قبيله بنى‌غفار باديه‌نشين و فقير بودند كفار قريش كه مردانى ثروتمند و شهرنشين بودند گفتند: اگر اسلام چيز خوبى بود، اين بى‌سر و پاها بر ما سبقت نمى‌گرفتند!) در اينجا بود كه آيه فوق نازل شد، و به آنها پاسخ گفت. [1]

2- يك كنيز رومى در «مكّه» بود به نام «ذى النيره» [2] كه دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله را اجابت كرد، بزرگان قريش گفتند: اگر آنچه را محمّد صلى الله عليه و آله آورده، چيز خوبى بود «ذى‌النيره‌ها» بر ما مقدم نمى‌شدند! [3]

3- گروهى از قبايل باديه‌نشين «مكّه» پيش از مردم شهر، به اسلام روى آوردند، اشراف «مكّه» گفتند: اگر اسلام چيز خوبى بود، اين شترچران‌ها! بر ما سبقت نمى‌گرفتند. [4]


[1] «قرطبى»، ج 16، ص 189؛ «زاد المسير»، ج 7، ص 135.

[2] «ذى النيرة» از زنانى بود كه زود اسلام را پذيرفت، و به همين جهت «ابوجهل» او را شكنجه و آزار مى‌داد.

[3] «قرطبى»، ج 16، ص 189؛ «زاد المسير»، ج 7، ص 135.

[4] «قرطبى»، ج 16، ص 190؛ «بحار الانوار»، ج 9، ص 154؛ «زاد المسير»، ج 7، ص 135.

نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست