نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 398
4- جمعى از مردان پاكدل، اما فقير و تهيدست همچون «بلال»، «صهيب» و «عمار»،
اسلام را با آغوش باز پذيرفتند، اشراف «مكّه» گفتند: مگر ممكن است آئين محمّد صلى
الله عليه و آله چيز خوبى باشد و اينها بر ما پيشى گيرند؟! [1]
5- هنگامى كه «عبداللَّه بن سلام» و بعضى از يارانش، ايمان آوردند جمعى از
يهوديان مغرور گفتند: اگر اسلام خوب بود آنها پيشقدم نمىشدند. [2]
***
شأن نزولهاى چهارگانه اوّل را، در يك
جمله مىتوان خلاصه كرد و آن اين كه:
اسلام از طرف قشرهاى فقير و باديهنشين و تهيدست، به سرعت مورد استقبال قرار
گرفت؛ چرا كه هم منافع نامشروعى نداشتند كه به خطر بيفتد، و هم مغز آنها از باد
غرور انباشته نبود، و هم قلبهائى پاكتر از قشر مرفه، عياش و هوسباز داشتند.
اين استقبال گرم، از ناحيه اين گروه كه يكى از بزرگترين نقطههاى قوت اين
آئين الهى بود، از سوى مغروران مستكبر، به عنوان يك نقطه ضعف بزرگ شمرده شد، و
گفتند: اين چه آئينى است كه پيروانش انبوهى باديهنشين فقير و تهيدست و كنيزان و
بردگانند؟! اگر مكتب معقولى بود، هرگز نبايد افراد سطح پائين و منحط اجتماع، از آن
استقبال كنند! اما ما كه در سطح بالا قرار داريم و چشم و چراغ جامعه هستيم، عقب
بمانيم!
جالب اين كه: اين طرز تفكر انحرافى، امروز هم از رائجترين طرز تفكرها در ميان
ثروتمندان مغرور، و هوسبازان مرفه در مورد مذهب است كه مىگويند: مذهب، به درد
فقرا و پابرهنهها مىخورد، و هر دو براى هم خوبند، و ما در سطحى بالاتر و بالاتر
قرار داريم!
***
[1] «قرطبى»، ج 16، ص 190؛ «زاد
المسير»، ج 7، ص 135.
[2] «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛
«قرطبى»، ج 16، ص 190؛ «بحار الانوار»، ج 9، ص 154؛ «زاد المسير»، ج 7، ص 135.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 398