نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 229
كه اگر ما تصور كنيم راه نفوذ در افكار ديگران تنها از طريق آشنايى بر
استدلالات قوى و غير قابل انكار در هر موضوع و يا موشكافى در ذكر محاسن و معايب
امور مورد نظر است، سخت در اشتباه خواهيم بود، زيرا استدلال هر قدر قوى و منطقى
باشد تنها با بخش «خودآگاه» روح انسان سر و كار دارد در حالى كه بخش مهم روح مرحله
«ناخودآگاه» يا «نيمهآگاه» است كه نفوذ در آن تنها از طريق استدلال ممكن نيست [1]. حتى طرق
استدلالى غالباً موقعى به نحو كافى مؤثر خواهد بود كه با توجه به اين اصول القا
گردد، اين از يك سو؛ از سوى ديگر هرگز آن صميميتى كه از طرف افراد مورد نظر براى
يك رهبر لازم است با اقناع عقل و فكر آنها حاصل نمىگردد بلكه بايد عواطف آنها را
به سوى اهداف خود بسيج كند تا پيوند لازم رابراى رهبرى كسب نمايد.
[1] روانشانسان براى ذهن انسان سه
مرحله مختلف قائل شدهاند:
1- مرحله خودآگاه: و آن را به مرحلهاى از ذهن مىگويند كه با استدلالات و
قياسات منطقى و عقلانى و نتيجه مشاهدات و تجربيات سر و كار دارد و روابط مطالب در
آن براى انسان كاملًا روشن است، و به عبارت ديگر «خودآگاهى، قلمرو عقل است».
2- نيمهآگاه: نيمهآگاه همان منطقه افكار و اطلاعات مبهم و نامنظم است كه از
غرايز و عواطف و عقدهها سرچشمه مىگيرد، و به عبارت ديگر نيمهآگاه جولانگاه
احساسات و تمايلات و افكارى است كه از غرايزى مانند حبّ ذات و امثال آن بروز
مىكند و از خواص آن ابهام است.
3- ناخودآگاه: اين مرحله همان مرحله تاريك و فراموش شده ذهن است كه انسان در
شرايط عادى هيچ آگاهى از وجود محتويات آن ندارد، كليه تمايلاتى كه به عللى ارضاء
نشدهاند و از مرحله خودآگاه واپسزده شدهاند همه در اين قسمت از ذهن متمركز
مىگردند همچنين خاطرات فراموش شده كه ممكن است گاهى به خاطر بيايند و يا بر اثر
رابطه منفى كه با يكى از تمايلات دارند هرگز به خاطر نيايند همه در اين ناحيه
متمركزند.
نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 229