نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 99
مىشود و هيچ مشكل شرعى نخواهد داشت.
(1)
2- [روايت محمّد بن مسلم]
دليل دوم روايتى است كه در آخرين باب از «ابواب الدين و القرض» در كتاب وسايل،
نقل شده است؛ روايت چنين است:
محمّد بن على بن الحسين باسناده عن ابان عن محمد بن مسلم عن ابى جعفر عليه
السّلام فى الرّجل يكون عليه دين الى اجل مسمّى فيأتيه غريمه فيقول: انقدنى من
الّذى لى كذا و كذا، و اضع لك بقيّته او يقول: انقدنى بعضا و اهديك فى الاجل فيما
بقى فقال: لا ارى به بأسا ما لم يزد على رأس ماله شيئا .... [1]
(2) «محمّد بن مسلم- كه از ياران معروف
امام باقر عليه السّلام است- مىگويد: از امام عليه السّلام پرسيدم كسى بدهكار است
و بايد تا موعد معينى بدهى خود را بپردازد، طلبكار نزد او مىآيد و به او مىگويد:
هم اكنون بدهى خود را بپرداز من فلان مقدار از آن كم مىكنم، يا مىگويد مقدارى از
وام خود را اكنون ادا كن و نسبت به بقيه مهلت بيشترى به تو مىدهم؟ امام عليه
السّلام فرمود: مادام كه بيش از سرمايه خود چيزى نگيرد مانعى ندارد.
(3) سند روايت، سند خوبى است؛ چون شيخ
صدوق و ابان و محمّد بن مسلم- كه رجال سند اين روايت هستند- از مشاهير شيعه هستند
و سند صدوق به ابان- اگر مراد ابان بن عثمان باشد- صحيح است. [2]
(4) اين روايت اگر چه عين بحث ما
نيست، چون بحث ما در جايى است كه از ابتداى عقد قرض، شرطى به نفع وامگيرنده
مىشود، و در روايت چنين نيست بلكه بعد از وام دادن امتيازى به وامگيرنده داده
مىشود، ولى الغاء خصوصيّت
[1]- الوسائل، جلد 13، ابواب الدين و
القرض، باب 32، حديث 1، و مانند آن است الوسائل، جلد 13، ابواب الصلح، باب 7، حديث
1، و مانند آن است المستدرك، جلد 13، ابواب الدين و القرض، باب 27، حديث 1.