نام کتاب : حيله هاى شرعى و چاره جويى هاى صحيح نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 33
مجاز اين است
كه اگر كسى فرضا دست به حيلههاى نامشروع زد چه حكمى دارد؟ نه اين كه حيلههاى
حرام به مردم تعليم داده شود.
صاحب حدايق
پس از نقل كلام اين دو فقيه بزرگ، نظريّه خويش را چنين بيان مىكند:
حيله دو قسم
است؛ حيلههاى منصوص و غير منصوص.
امّا چارهها
و حيلههايى كه روايت خاص دارد، مثل برخى قضاوتهاى حضرت على عليه السّلام و برخى
از حيلههاى ربا، قابل بحث و ايراد نيست؛ امّا در مورد حيلههاى غير منصوص، بايد
در هر بابى به اطلاقات همان باب تمسّك جست. سپس از اين نظريّه برمىگردد، و غير از
حيلههاى منصوص همه حيلهها را حرام مىشمرد، و دليل آن را داستان «اصحاب السبت»
بيان مىكند. پس از آن مثالهايى براى حيلههاى شرعى ذكر مىكند، كه به دو نمونه آن
اكتفا مىكنيم:
1- شخصى قصد
دارد مقدار كمترى زكات بپردازد (مثل اين كه هزار تومان زكات بدهكار است، و
مىخواهد با پرداخت يك صد تومان خود را برىء الذّمة كند) چنين شخصى با فرد
نيازمندى تبانى مىكند.
بدين شكل كه
جنس يك صد تومانى را به هزار تومان به او مىفروشد، و پس از اين كه فقير هزار
تومان به او بدهكار شد، همان را بابت زكات با او حساب نموده، و بدهيش را ابراء
مىكند!
2- زنى
مىترسد كه شوهرش با فلان دختر زيبا ازدواج كند. براى آسودگى خيال خويش دست به
حيلهاى مىزند و آن دختر را به عقد موقّت پسرش- هر چند براى مدّت كوتاه- در
مىآورد. با اين كار دختر مزبور براى هميشه به شوهرش محرم مىشود؛ زيرا عروس او
است و
نام کتاب : حيله هاى شرعى و چاره جويى هاى صحيح نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 33