رسانههاى
روز، مشاهده كنند، يا يك مجلّه يا روزنامه در چندين ميليون نسخه در پنج قارّه دنيا
منتشر مىگردد، اهمّيّت برخورد عقايد با استفاده از اين وسايل را آشكارتر مىسازد.
براى پى بردن
به اهمّيّت موضوع، كافى است بدانيم اين تعداد تماشا كننده يا مستمع به آن اندازه
است كه اگر ما بخواهيم همه روزه، جلسهاى بالغ بر بيش از يك هزار نفر داشته باشيم،
چندين هزار سال تمام يعنى بيش از تمام طول تاريخ گذشته بشر را اشغال خواهد كرد و
يا اگر كتابى را از آغاز تاريخ بشر تا امروز هر سال در يك هزار نسخه تجديد چاپ
مىكرديم در مجموع به اندازه تيراژ تنها يكى از اين مطبوعات در يك روز مىشد.
بديهى است در
ميدان مبارزه فكرى، كسانى پيروز مىشوند كه از معلومات وسيعتر، منطق قوىتر و
آگاهى بيشتر بهرهمند باشند، همان طور كه در ميدان مبارزات سياسى و نظامى نيز چنين
است.
اين كه بعضى
فكر مىكنند كه تخصّص يا اطّلاعات آنها در رشتههاى، «اصول
فقه»، «ادبيّات»، «تفسير»
و حتّى «فلسفه» به آنها امكان مىدهد كه در بحثهاى
عقايد و مذاهب بدون ورزيدگى كافى و اطّلاعات وسيع وارد شوند، اشتباه بسيار بزرگى
است، بلكه براى ورود در اين بحثها، آگاهى از آخرين و جديدترين نوشتههاى ارباب
مذاهب مختلف لازم است.
با اين كه
مباحث عقيدتى را «اصول دين» و مباحث
فقهى را «فروع دين» مىناميم، عجيب اين است كه، عدّهاى
تنها به فروع چسبيده و از اصول گاه در بعضى از حوزههاى علمى ما اهتمام لازم ديده
نمىشود. درست است كه مسائل فرعى بايد در حوزههاى علمى، محقّقانه بحث شود امّا نه
به قيمت فراموش كردن اصول و ريشهها!
اگر آيات
قرآن مجيد را بررسى كنيم، آيات مربوط به اصول، چندين برابر آيات