4-
آزادى اراده ما با حاكميّت مطلق پروردگار بر همه چيز حتّى بر ما منافات ندارد،
زيرا اين آزادى نيز از ناحيه او به ما داده شده و معناى «الامر
بين الامرين» همين است.
5-
ماترياليستها كه معمولًا از مكتب جبر پيروى مىكنند و به خصوص ماركسيستها كه همه
پديدههاى اجتماعى را معلول جبرى وضعِ اقتصاد مىدانند، اثر تخديرى جبر، به حدّ
كامل در مكتب آنها وجود دارد.
6-
قطع نظر از گفتگوهاى فلسفى، وجدان عمومى مردم جهان گواهى به آزادى اراده انسانها
مىدهد، زيرا همه اقوام و ملّتها تكليف و مسئوليّت براى افراد قائلند.
زمينهها و
عامل نهايى:
شكّى نيست كه
براى انجام يك كار، عوامل زيادى لازم است كه بعضى از آنها به طور قطع از اختيار ما
بيرون مىباشد. به عنوان مثال وجود عقل و هوش و نيروهاى جسمانى، همه براى انجام يك
عمل لازم است و هيچ يك از آنها به اختيار ما به وجود نيامده است، ولى چون وجود اين
عوامل، علّت ناقصه فعل محسوب مىشوند نه علّت تامّه (زيرا
انتخاب و اراده ما عامل نهايى وجود فعلى است)، موجب جبر
نخواهد شد، اين در مورد عوامل درون وجودى ما، همچنين عوامل فراوانى در بيرون وجود
ما هست كه به انجام فعل كمك مىكند و يا انجام فعل، بدون آن ممكن نيست، اين عوامل
نيز باعث جبر در فعل نمىگردد، مادام كه اختيار، انتخاب و اراده از ما سلب نشده
باشد، و به عبارت ديگر همان طور كه گفتيم اين «عوامل
بيرونى» مانند «عوامل درونى» هيچ يك علّت
تامّه فعل نخواهد بود.