1- گاهى پيدا شدن يك لوحه سنگى با خط ميخى در
حفّارىها دريچهاى مىشود براى مشاهده يك چشم انداز بزرگ، درباره تاريخ اقوامى كه
در زمانهاى بسيار دور زندگى مىكردهاند و با اين كه ما هيچ گونه تماسى با اين
اقوام نداشتهايم، امّا گاهى همين يك لوحه سنگى مىتواند تاريخ تمدن آنان را براى
ما بيان كند، يعنى از يك اثر به ظاهر كوچك، به يك مؤثّر بزرگ پى مىبريم.
2- پيدا كردن چند قبر متروك در لابهلاى
حفّارىها به ضميمه چند ظرف سفالين و يا چند تصوير بر بدنه يك غار، كافى است كه
فصولى از تاريخ انسانهاى هزاران سال قبل را براى ما بنويسد.
هنگامى كه امروز به شهر «جيزه» در نزديكى قاهره گام مىگذاريم و اهرام سه گانه، به خصوص
هرم «خوفو» را از نزديك مشاهده مىكنيم كه همانند يك هيولاى عظيم در برابر طوفانِ گذشتِ
زمان، مقاومت مىكند و سپس ضمن كندوكاوها، آثارى به دست مىآوريم كه اين هيولاهاى
عجيب تاريخ را بعضى از فراعنه مصر به كمك صد هزار كارگر در مدّت بيست سال، از چند
ميليون قطعه سنگ عظيم، به عنوان قبرى براى فرعون ساختهاند، ضمن تأسّف بر اين همه
حماقت و خودخواهى، مىتوانيم سطح تمدّن مردم آن زمان را با توجّه به عظمت اين بنا
به خوبى دريابيم، اگر چه چند هزار سال با آنها فاصله داشته باشيم.
3- پيدا شدن چند فسيل ماهى و حيوانات دريايى بر
فراز يك كوه، كافى است كه ما را مطمئن سازد كه روزى، شايد ميليونها سال قبل از آن
كه نسل انسان به وجود آيد آن جا قعر دريايى بوده است، و نيز مطمئن سازد كه پوسته
زمين پيوسته در حال دگرگونى و چين خوردگى است، و سرانجام بسيارى از مسائل مربوط
به «زمينشناسى» و «ژئوفيزيك» را براى ما حل كند.
4- پرتاب يك موشك بدون سرنشين به كره مرّيخ و
اطّلاع از پارهاى از شرايط