« «قَالُواْ يَا أَبَانَا
اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ* قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ
لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الَّرحِيمُ»؛ گفتند:
اى پدر از گناهان ما تقاضاى بخشش كن كه ما خطاكار بوديم، گفت به زودى براى شما
استغفار مىكنم كه او آمرزنده مهربان است».[1]
نيز آثار
ندامت و پشيمانى از گناه در تقاضاى برادران يوسف از پدر به خوبى ديده مىشود.
در مورد
شفاعت فرشتگان مىبينيم كه استغفار و شفاعت آنها تنها براى افراد باايمان و تابعان
سبيل الهى و پيروان حق است:
« «وَ يَسْتَغْفِرُونَ
لِلَّذِينِ آمَنُواْ رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَىْءٍ رَّحْمَةً وَ عِلْماً
فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَ اتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذَابَ
الْجَحِيمِ»؛ فرشتگان براى كسانى كه ايمان آوردهاند استغفار مىكنند، و عرضه
مىدارند: خداوندا! رحمت و علم تو همه چيز را فرا گرفته، پس بيامرز كسانى را كه
توبه كرده، و از راه تو پيروى نمودهاند، و آنها را از عذاب دوزخ نگاهدار».[2]
باز در اين
جا اين سؤال كه با وجود توبه و تبعيّت از سبيل الهى و گام نهادن در مسير، چه نيازى
به شفاعت است؟ مطرح مىشود كه در بحث «حقيقت شفاعت»
از آن پاسخ خواهيم گفت.
قرآن در مورد
شفاعتكنندگان نيز اين شرط را ذكر كرده كه بايد گواهبر حق باشند:
« «إِلَّا مَنْ شَهِدَ
بِالْحَقِّ»؛ مگر آنها كه شهادت به حق دادهاند».[3]