جنبه نفى كه
جنبه نخستين تحوّل است، همان از بين بردن نابسامانيها و عوامل اختلال، فساد،
انحطاط، عقب گرد و شستشو دادن لوحِ جامعه از نقشهاى غلط است، و پس از انجام يافتن
آن نوبت به جنبه اثبات و جانشين ساختن عوامل اصلاح، رشد، ترقّى و سازندگى مىرسد.
تركيب مفهوم
«انتظار» با مفهوم «انقلاب جهانى»
اثرات سازنده آن را روشنتر مىسازد؛ يعنى كسانى كه در انتظار چنين تحوّلى بسر
مىبرند، اگر در دعوى خود صادق باشند- نه جزء منتظران دروغين- آثار ذيل در وجود
آنها آشكار خواهد شد:
الف)
خودسازى فردى
چنين تحوّلى
قبل از هر چيز نيازمند عناصر آماده و باارزش انسانى است كه بتوانند بار سنگين اين
اصلاحات وسيع را در جهان بدوش بكشند كه در درجه اوّل محتاج به بالا بردن سطح
انديشه، آگاهى و آمادگى روحى و فكرى براى همكارى در پياده كردن آن برنامه عظيم
است. تنگنظريها، كوتهبينىها، كجفكريها، حسادتها، اختلافات كودكانه و نابخردانه
و به طور كلّى هر گونه نفاق و پراكندگى با موقعيّت منتظران واقعى سازگار نيست.
نكته مهم اين
جاست كه منتظر واقعى براى چنان برنامه مهمّى هرگز نمىتواند نقش تماشاچى را داشته
باشد؛ ايمان به نتايج و عاقبت اين تحوّل، هرگز به او اجازه نمىدهد كه در صف
مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نيز محتاج به داشتن اعمالى پاك و روحى
پاكتر و برخوردارى از شهامت و آگاهى كافى است.
من اگر ناپاك
و آلودهام چگونه مىتوانم منتظر تحوّل و انقلابى باشم كه اوّلين شعلهاش دامان
مرا مىگيرد؟!
من اگر ظالم
و ستمگرم، چگونه ممكن است در انتظار كسى بنشينم كه طعمه شمشيرش خون ستمگران است؟!