نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 73
امام (ع) سخن
را از حمد و ثناى الهى شروع مىكند و در برابر آن اظهار عجز كرده، مىگويد: «ستايش
مخصوص خداوندى است كه ستايشگران از مدح و ثناى او عاجز و ناتوانند»
(الحمد للّه الّذى لا يبلغ مدحته القائلون).
[1] چرا كه اوصاف «كمال» و «جمال» او از حدّ بيرون است. آنچه انسانها و
فرشتگان از حمد و مدح او گويند به مقدار معرفت و شناخت خودشان از آن ذات بىمثال
است نه به مقدار كمالات او.
هنگامى كه
شخص پيامبر (ص) كه بزرگترين پيامبر الهى است مطابق حديث مشهور اظهار عجز از معرفت
خالق متعال مىكند و نغمه «ما عرفناك حقّ معرفتك» [2]
را سر مىدهد ديگران چگونه مىتوانند دعوى معرفت او كنند؟ و هنگامى كه انسان از
معرفت او عاجز باشد چگونه مىتواند حقّ حمد و ستايش او را به جا آورد؟ بنا بر اين
بالاترين حدّ «حمد» ما همان است كه مولا فرموده، يعنى
[1] در توضيح معنى حمد و مدح و شكر در ميان
ارباب لغت و مفسّران قرآن و نهج البلاغه سخن بسيار است، ولى مشهور در ميان آنها
اين است كه حمد هر گونه ستايش در برابر كارهاى خوب اختيارى است، در حالى كه مدح
مفهوم وسيعترى دارد و ستايش در برابر خوبىهاى اختيارى و غير اختيارى را شامل
مىشود، ولى شكر منحصرا در جايى گفته مىشود كه نعمتى از كسى به ديگرى برسد و او
را در برابر آن سپاس گويد.
(براى توضيح بيشتر در اين زمينه مىتوانيد به
مجمع البحرين، لسان العرب و مفردات و شرح ابن ميثم و شرح علامه خويى مراجعه
فرماييد).
اين در
حالى است كه بعضى از مفسّران قرآن و نهج البلاغه مانند زمخشرى در كشّاف و ابن أبى
الحديد در شرح خود حمد و مدح را يكسان شمردهاند و تفاوتى ميان آن دو قائل نيستند
ولى تفسير اوّل صحيحتر به نظر مىرسد.
[2] مرحوم علامه مجلسى در ضمن يكى از بيانات
مشروح خود در توضيح بعضى از اخبار در بحار الانوار، ذيل كلام محقّق طوسى اين حديث
را بدون ذكر سند از پيغمبر اكرم (ص) نقل مىكند كه فرمود: «ما عبدناك حقّ عبادتك و
ما عرفناك حقّ معرفتك» (بحار الانوار، جلد 68، صفحه 23).
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 73