responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 644

ترجمه‌

اين سخن را امير مؤمنان على (ع) هنگامى بيان فرمود كه در مسجد كوفه بر منبر بود «اشعث بن ابن قيس» به امام (ع) اعتراض كرد كه اى امير مؤمنان! اين مطلبى كه گفتى به زيان تو است نه به سود تو، امام با بى‌اعتنايى نگاهى به او كرد و فرمود:

تو چه مى‌فهمى چه چيز به سود من است يا به زيان من؟ لعنت خدا و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده (دروغ) و فرزند بافنده و اى منافق فرزند كافر! به خدا سوگند يك بار كفر تو را اسير كرد و يك بار اسلام، مال و حسب تو نتوانست تو را از هيچ يك از اين دو اسارت آزاد سازد (و اگر آزاد شدى به كمك اموال ديگران يا با خواهش و التماس و خيانت بود)! (آرى!) آن كس كه شمشيرها را به سوى قبيله‌اش هدايت كند و مرگ را به سوى آنان سوق دهد سزاوار است كه نزديكانش به او خشم ورزند و بيگانگان به او اعتماد نكنند.

مرحوم «سيّد رضى» در اين جا چنين مى‌گويد: مقصود امام اين است كه «اشعث» يك بار در دوران كفرش اسير شد و بار ديگر پس از اسلام آوردن و جمله‌ «دلّ على قومه السّيف» اشاره به داستانى است كه «اشعث» با «خالد بن وليد» در «يمامه» داشت.

«اشعث» قبيله خود را فريب داد و به آنها خيانت كرد و «خالد» آنها را به قتل رساند. به همين دليل قبيله‌اش او را «عرف النّار» ناميدند و اين لقب را به افراد خائن و پيمان‌شكن مى‌دادند.

شرح و تفسير

برخورد با منافق جسور و بى‌ادب!

قبل از ورود در شرح و تفسير اين خطبه، لازم است به دو نكته اشاره شود:

1- همان گونه كه مى‌دانيم مخاطب در اين كلام «اشعث بن قيس» است كه‌

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 644
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست