نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 207
شده، بد نيست سخن كوتاهى براى تكميل بحث در اين جا داشته باشيم.
در قرآن مجيد، در شش مورد به شجره ممنوعه اشاره شده، بى آن كه در معرّفى آن
سخنى به ميان آمده باشد، ولى در اخبار و روايات اسلامى و كلمات مفسّران بحثهاى
فراوانى در آن شده است. بعضى آن را به شجره گندم (توجّه داشته باشيد كه واژه شجره
به درخت و گياه هر دو اطلاق مىشود چه آن كه در داستان يونس، به بوته كدو اطلاق
شجره شده است) [1] تفسير
كردهاند. بعضى به درخت انگور و برخى به انجير و بعضى به نخل و بعضى به كافور
تفسير كردهاند. [2] در بعد
معنوى بعضى آن را به علم آل محمّد و برخى به حسد و بعضى به علم، به طور مطلق تفسير
نمودهاند.
در حديثى از امام على بن موسى الرّضا (ع) مىخوانيم كه وقتى از حضرتش در باره
اختلاف كلمات و روايات در اين باره سؤال كردند فرمود: همه اينها درست است، چرا كه
درختان بهشت با درختان دنيا تفاوت دارد. در آنجا بعضى از درختان داراى انواع
ميوهها و محصولات است، به علاوه هنگامى كه آدم مورد اكرام و احترام خداوند قرار
گرفت و فرشتگان براى او سجده كردند و در بهشت جاى داده شد، در دل گفت: آيا خداوند
موجودى برتر از من آفريده است؟
خداوند مقام محمّد و آل محمّد را به او نشان داد و او در دل آرزو كرد كه كاش
به جاى آنان بود. [3] ذكر اين
نكته در اين جا لازم است كه در تورات كنونى شجره ممنوعه، به عنوان شجره علم و دانش
(معرفت نيك و بد) و شجره حيات و زندگى جاودان، معرّفى