نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 223
آن تصوّرات باطل است، زيرا:
اوّلًا: اينان خدا را قدرتى فرض نمودهاند كه به كلّى
در خارج از طبيعت قرار گرفته و از آن دور و بيگانه است و عالم طبيعت هم خود به
خود، طبق اصول و قوانين معيّنى، در گردش مىباشد، امّا گاه گاهى خداوند از قدرت بى
پايان خود استفاده نموده و در گوشهاى از آن، اعمال قدرت مىكند و قوانين طبيعى را
بر هم مىزند و به قول «ملسكوت»، يك اراده خودسرانه دارد!
بنابراين براى اينكه به وجود خداوند پى ببريم، بايد در عالم، بى نظمى حكمفرما
باشد و هميشه علل طبيعى به كار منظّم خود مشغول نباشند.
به عبارت روشنتر، قبول خدا مساوى است با قبول بى نظمى در جهان طبيعت! و چون
نظم و قوانين مسلّمى بر همه موجودات طبيعى حكومت دارد، پس براى وجود خدا محلّى از
اعراب باقى نمىماند!
ثانياً: تصوّر نمودهاند كه خدا همه چيز را بدون واسطه
پديد آورده و عملش از طريق اسباب طبيعى نيست و خواه ناخواه وجود چنين خدايى مساوى
با انكار قوانين و علل طبيعى است.
به راستى كه تفكّر اين آقايان درباره خدا بسيار وحشتناك است، خدايى كه آنها به
جنگ او رفتهاند به هيچ وجه وجود خارجى ندارد. كدام خداپرست غافل و يا كدام نوشته
صحيح خداپرستان، خدا را داراى يك اراده خود سرانه معرّفى كرده؟ و يا او را به طور
مستقيم و بدون واسطه در همه چيز مؤثّر دانسته است؟ در كجاى دين و عقايد دينداران،
علل و اسباب طبيعى، باطل شمرده شده است؟ بسيار شگفت آور است كه اينها بدون مطالعه
و تحقيق قضاوت مىكنند.
ما در مطالبى كه تخصّص كامل نداريم، حتّى پس از مطالعه زياد جرأت اظهار نظر
قطعى نداريم، امّا اينها در مطلبى كه تقريباً هيچ بررسى و مطالعه نكردهاند، اظهار
عقيده قطعى مىكنند! به همين جهت بهترين پاسخ به اين ايراد، بيان عقيده
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 223