responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خرد گرايى در قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 281

نمى‌داند و نمى‌داند كه نمى‌داند» و

«لا يدري ولا يدري إنّه لا يدري،

نمى‌داند و نمى‌داند كه نمى‌داند».[1] لذا امام على عليه السلام تكليف مردم را در مورد برخورد با چنين جاهلى، كنار نهادن دانسته:

«فذاك جاهل فارفضوه»

پس آن نادان است، كنارش نهيد. و امام صادق عليه السلام وظيفه مردم را اجتناب از چنين كسى مى‌داند:

«فذاك أحمق فاجتنبوه‌

؛ پس آن نادان است و از او كناره‌گيرى كنيد».

درد بى درمان!

سؤال اصلى در زمينه رهنمودى كه در احاديث اين باب در مورد برخورد با اصناف جهّال ارائه شده، اين است كه چرا آگاهان جامعه موظّف‌اند كه غافل و جاهل بسيط را آگاه كنند؛ ولى در مورد جاهل مركّب، نه تنها وظيفه‌اى ندارند، بلكه وظيفه آنها اجتناب و رفض است؟

جواب اين است كه جهل مركّب، خطرناك‌ترين انواع جهل است و در حقيقت، دردى است بى‌درمان كسى كه نمى‌داند، تصوّر مى‌كند مى‌داند كه مبتلا به بيمارى خطرناك خودْ دانا بينى است و اين بيمارى، بخصوص در صورتى كه مزمن شده باشد، قابل علاج نيست.

امام صادق عليه السلام در اين باره مى‌فرمايد:

من أعجب بنفسه هلك، ومن أعجب برأيه هلك، وإنّ عيسى بن مريم عليه السلام قال:

داويت المرضى فشفيتهم بإذن اللَّه، وأبرأت الأكمه والأبرص‌بإذن اللَّه، وعالجت‌


[1]. در اشعار معروفى كه به زبان فارسى در اين باره سروده شده نيز مقصود همين است. متن اشعار، اين است:

آن كس كه بداند و بداند كه بداند

اسب طَرَبِ خويش به افلاك رساند

آن كس كه نداند و بداند كه نداند

آن هم خَرَك لنگ به منزل برساند

آن كس كه نداند و نداند كه نداند

در جهل مركّب ابد الدهر بماند

نام کتاب : خرد گرايى در قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 281
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست