؛ بايد گروهى از شما باشند كه به نيكى دعوت كنند»، و گاه در معناى وصفى (به معناى نيكوكارتر و نيكتر)، مانند: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها؛[2] هيچ آيهاى را نسخ نمىكنيم يا از ياد نمىبريم، مگر آن كه بهتر از آن را مىآوريم» به كار مىروند. در صورت دوم، «خير» معناى صفت تفضيلى دارد.[3] گفتنى است كه «خير» و «شر» به معناى اسمى، گاه به معناى كار خوب و بد به كار مىروند و گاه نيز به معناى پديده خوب و بد استعمال مىشوند، چنان كه در تفسير «خير» به صحّت و ثروت، و «شر» به بيمارى و فقر، چنين است.
[3]. علّامه طباطبايى رحمه الله در اين صورت،« خير» را صفت مشبهه مىداند و مىفرمايد:
« اگر خير، صفت تفضيلى باشد، بايد همه قواعد صفت تفضيلى، بر آن جارى شود، همچنان كه گفته مىشود: أفضل، أفاضل، فُضلى و فُضلَيات، در حالى كه در« خير» چنين نمىشود، بلكه گفته مىشود: خير، خيرة، أخيار و خيرات، آن گونه كه مىگويند: شيخ، شيخة، أشياخ و شيخات. پس، صفت مشبهه است.( براى مطالعه تمام سخن، ر. ك: الميزان: 3/ 133).
نام کتاب : خير و بركت از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 24