همچنين ظاهر كلام ابن داوود، هم در بيان مصادر كتابش[1] و هم در بيان طريق خود به رجال الكشّى،[2] اين است كه وى از اصل رجال الكشّى استفاده كرده است.[3] در مقابل، على بن طاووس در فرج المهموم، نسخهاى از اختيار الرجال را نام مىبرد كه در آن به خطّ خود شيخ، نوشته شده بوده است:
هذه الأخبار اختصرتها من كتاب الرجال لأبى عمرو محمّد بن عمر بن عبد العزيز، و اخترت ما فيها.[4]
اين كلام، صريح در اين معناست كه آنچه به او رسيده، كتاب اختيار الرجال شيخ طوسى بوده است و نه اصل رجال الكشّى.
مير داماد نيز در الرواشح السماويّة تصريح مىنمايد كه در زمان وى، آنچه از كتاب كشّى، موجود و معروف بوده، اختيار (برگزيده) شيخ طوسى از آن، بوده است.[5] نيز ابو على حائرى در منتهى المقال مىگويد كه در زمان وى، بلكه در زمان علّامه حلّى، آنچه از كتاب كشّى وجود داشته، اختيار (برگزيده) مرحوم شيخ از آن بوده است و نه اصل رجال الكشّى.[6] همچنين محدّث نورى در خاتمة مستدرك الوسائل مىگويد:
گروهى از بزرگانِ فنّ رجال، به صراحت گفتهاند كه آنچه موجود و متداول
[1]. ابن داوود در مقدّمه كتاب رجالش مىگويد:« صنّفت هذا المختصر جامعاً لنخب كتاب الرجال للشيخ أبى جعفر رحمه الله و الفهرست له و ما حقّقه الكشّىّ و النجاشىّ و ما صنّفه البرقىّ و الغضائرىّ و غيرهم».( ر. ك: رجال ابن داوود، ص 25)
[3]. صاحب قاموس الرجال گفته است كه ظاهر تعبير احمد بن طاووس نيز آن است كه اصل رجال الكشّى، به متأخّران رسيده است؛ ليكن مدرك استظهار خود را ارائه نكرده است( ر. ك: قاموس الرجال، ج 1، ص 46). آنچه به نظر مىرسد، آن كه: اين حكايت وى، از سهو قلم است؛ زيرا صاحب معالم در كتاب التحرير الطاووسى( در مقدّمهاى كه از اصل كتاب حلّ الإشكال ابن طاووس، نقل مىكند) به صراحت، يكى از منابع ابن طاووس را اختيار معرفة الرجال شيخ طوسى ذكر كرده است و نه اصل رجال الكشّى( ر. ك: التحرير الطاووسى، ص 4)