responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بازشناسى منابع اصلى رجال شيعه نویسنده : رحمان ستايش، محمد كاظم؛ جديدي نژاد، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 340

ابو على حائرى، صاحب منتهى المقال و معاصر با سيّد بشير گيلانى، اين قول را نقل كرده است. وى مدّعى شده است كه اين قول را از تتبّع موارد كاربرد تعبير مذكور، دريافته و در عمل، به روايت اين عدّه از غير امام عليه السلام، دست نيافته است. وى تنها از احمد بن عايذ كه مصاحب و همراه ابو خديجه بوده است، روايت نقل كرده‌[1] و نجاشى هم به آن تصريح نموده است.[2] در منتهى المقال در ردّ اين قول، چنين گفته شده است:

در صحّت اين قول، جاى تأمّل است؛ زيرا بجز احمد بن عايذ، كسانى هستند كه درباره‌شان «أسند عنه» گفته شده و با اين حال، از غير امام نيز روايت كرده‌اند، كسانى چون: محمّد بن مسلم، حارث بن مغيره و بسام بن عبد اللَّه صيرفى.[3] برخى در مقام جواب اين قول گفته‌اند:

اين قول، پس از دقّت و تحقيق، به همان قول دوم باز مى‌گردد، تنها با اين تفاوت كه در اين قول، حصر بيشترى وجود دارد.[4] به عبارت ديگر، در قول دوم، اگرچه همين تفسير مطرح مى‌شود، ليكن روايت صاحب شرح حال، به امامى كه وى از اصحاب آن امام شمرده مى‌شود، محصور نيست؛ امّا در اين قول، اختصاص روايات راوى مورد نظر، در نقل از اين امام، بيشتر است.

همچنين همين محقّق رجالى، در مقام ردّ اين قول مى‌گويد:

حصر مزبور، از ظاهر اين لفظ استفاده نمى‌شود.[5] در سماء المقال نيز اين قول، خلاف ظاهر لفظ «أسند عنه» دانسته شده است.[6]


[1]. منتهى المقال، ج 1، ص 75 و 76

[2]. رجال النجاشى، ص 98( ش 246)

[3]. منتهى المقال، ج 1، ص 76

[4]. بهجة الآمال، ج 1، ص 160

[5]. بهجة الآمال، ج 1، ص 160

[6]. سماء المقال، ج 2، ص 173

نام کتاب : بازشناسى منابع اصلى رجال شيعه نویسنده : رحمان ستايش، محمد كاظم؛ جديدي نژاد، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 340
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست