بناى قدما در عمل به اخبار و شيوه تصحيح احاديث بوده است.
تضعيفات در التهذيب و الاستبصار نيز برخى در مقام معارضهاند، چنان كه وى خود، اصول ترجيح سندى را در عُدّة الأُصول خويش، تشريح كرده است.
بدين ترتيب، آشكار گرديد كه كلام فاضل خواجويى در اسقاط كلام شيخ طوسى از اعتبار، قابل تأييد نيست و بايد مورد دقّت و بررسى قرار بگيرد.
2. فاضل استرآبادى.
وى در شرح حال حسّان بن مهران چنين مىگويد:
شيخ در كتاب الرجال، كلمات اصحاب را در [ذيل] نام راويان گرد آورده است كه احتمال دارد برخى از آن عناوين، متّحد باشند، در حالى كه شيوه نجاشى، تحقيق درباره اتّحاد يا تعدّد نام راويان است.[1] توضيح، آن كه: مقصود وى، اين بوده است كه بناى شيخ در كتاب رجالش، بر اجتهاد نبوده و تنها آنچه را اصحاب گفتهاند، گرد آورده است و از همين رو، احتمال اتّحاد شخص با تعدّد عنوان در كتاب وى وجود دارد؛ امّا بناى نجاشى بر اجتهاد بوده است.[2] 3. سيّد مصطفى تفرشى، صاحب نقد الرجال.
وى تصريح كرده كه شيخ طوسى نام بسيارى از اشخاص را علاوه بر باب امامى كه از او روايت دارند، در باب كسانى كه از ائمّه عليهم السلام روايت ندارند نيز آورده است، از جمله در شرح حال: قاسم بن محمّد جوهرى،[3] حسين بن اشكيب،[4] ريّان بن صلت[5] و معاوية بن حكيم.[6]