نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 37
راه حلّ آسيب
گفتني است امروزه، چون فضاي صدور حکم موقّتاً پايان يافته و خطاب جديدي به صورت رسمي و متعارف، از امامان صادر نميشود، اين آسيب با گردآوري احاديث و سپس دستهبندي موضوعي آنها تا حدّ بسياري از ميان ميرود؛ زيرا محدّثانِ جامعنگار و فقيهان حديثدان، تقريباً با دسترسي به همه احاديث مربوط به يک موضوع و نشاندن آنها در کنار يکديگر، اجمال و اطلاق روايات نخستين را به وسيله احاديثي که بعداً صادر شده، بر طرف ميسازند و سپس به حاصل جمع آنها عمل ميکنند. اما اين، بدان معنا نيست که از آسيب تأخير بيان، همواره در امانيم. چه بسا محدّثان جامعنگار، به خطاب دوم دست نيافته باشند و يا از ناظر بودن آن به خطاب اول، غافل گشته و يا حتي به اين دليل که مناسبت بيشتري با باب ديگري داشته، آن را به همان باب برده و در کنار خطاب نخست، جاي نداده باشند. از اين رو، توجه به اين آسيب در پژوهشهاي حديثي، همچنان لازم است و اين وظيفه را بر دوش ما مينهد که در بررسي يک حديث، به جستوجو در يک باب و يک کتاب اکتفا نکنيم و با انتخاب و کاربرد ماهرانه کليد واژههاي متناسب، همه احاديث ناظر به هم را در يک جا گرد آوريم.
2. نسخ
دومين آسيب مرتبط با مادّه پژوهش، نسخ است. نسخ در مرحله صدور و بيان حديث روي ميدهد و زمينه آسيبپذيري حديث را فراهم ميآورد. ما ابتدا به مفهوم و دليل وجود چنين رخدادي پرداخته و آنگاه به ارتباط آن با مسئله اصلي، يعني آسيبزايي آن توجه ميدهيم.
مفهوم و زمينه
نسخ، هميشه ميان دو دليل اتفاق ميافتد. آيه يا حديث ناسخ، پايانِ اعتبارِ حکمي را اعلام ميکند که در دليل منسوخ بيان شده است؛ يعني آن را از اعتبار مياندازد. در وجود، قبول و گستره نسخ، اختلاف نظر وجود دارد. برخي آن را در قرآن نپذيرفته و يا بسيار نادر دانستهاند. برخي ديگر، دايره آن را چنان وسعت داده که حتي دليل خاص و مقيد را نيز نسبت به عام و مطلق، ناسخ خواندهاند.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 37