responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 221

امام صادق عليه السلام به من فرمود: «از رياست بپرهيز و مواظب باش دنبال کسي نيفتي». عرض کردم: «فدايتان شوم! رياست را دانستم چرا؛ اما من دو سوم داشته‌هايم را با دنبال کردنِ مردمان، به دست آورده‌ام». امام فرمود: «اشتباه فهميدي. بپرهيز از اينکه فردي را بي ‌دليل، بالا ببري و رئيس خود شماري و هرچه گفت، تصديق کني». اکنون با در نطر آوردن اين معنا و رسيدن به لايه زيرين اين حديث، مي‌توانيم به مقصود حقيقي امام دست يابيم . عن محمد بن مسلم قال: سمعتٍ أبا عبدِ الله عليه السلام يقول: «أتَرى لا أعْرِفُ خِيارَكم مِن شِرارِكم؟ بلى واللهِ! وإنَّ شِرارَكم مَن أحَبَّ أنْ يُوطَأ عَقَبُه، إنه لا بُدَّ مِن كذّابٍ أو عاجزِ الرأي. [1] محمد بن مسلم گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد: «آيا مي‌پنداري که نيکانتان را از بدانتان باز نمي‌شناسم؟ به خدا سوگند، بَدان شما کساني اندکه دوست دارند به دنبالش بيفتند؛ زيرا که مريد بازي و رياست طلبي، دروغگويي [در پيش] لازم دارد و سست رأيي [در پس]». به سخن ديگر، رياست‌طلبان، از آن رو شرار مردم‌اند که رياست و دنباله‌روي، ناگزير اين دو دسته را مي‌خواهد: دروغگو (به عنوان رئيس) و پيروان سست‌انديشه؛ که دسته نخست، فريب‌دهنده دسته دوم‌اند. [2] ناگفته نماند که ائمّه، معناي حقيقي راه رفتن پشت سر مردمان را ـ که از سرِ بزرگداشت است ـ نيز نکوهش کرده و آن را براي برخي از افراد، خطرساز خوانده‌اند. [3]


[1] همان، ص 299، ح 8.

[2] فيض کاشاني در الوافي دو تفسير براي حديث ارائه داده است: «أي مَن أحَبَّ أنْ يوطأ عقبه لا بُدَّ أن يكونَ كَذّاباً أو عاجزَ الرأي؛ لأنه لا يعلمُ جميعَ ما يسأل عنه فَإنْ أجابَ عن كلِّ ما سُئِلَ فلا بُدَّ مِن الكِذبِ وإنْ لَم يجِبْ عمّا لا يعلمُ فهو عاجزُ الرأي؛ أو المعنَى أنَّه لا بدَّ في الأرض مِن كذّابٍ يطلُبُ الرئاسةَ ومِن عاجزٍ يتَّبِعُه»؛ الوافي، ج 5، ص 846.

[3] مانند حديثي از هشام بن سالم که به نقل از امام صادق عليه السلام مي‌گويد: خَرَجَ أميرُ المؤمنين على أصحابِه وهو راكبٌ، فَمَشوا معه، فالتَفَتَ إليهم فقال: «لكم حاجة؟». فقالوا: «لا يا أمير المؤمنين! ولكنّا نُحِبُّ أن نمشي مَعک». فقال لهم: «انصرفوا فإنَّ مَشْي الماشي معَ الراكبِ مَفسَدَةٌ للراكبِ ومَذَلٌَّة للماشي». قال: وَرَكَبَ مرةً أخرَى فَمَشوا خَلْفَه، فقال عليه السلام: «اِنصَرِفُوا فإنَّ خَفْقَ النِعالِ خَلفَ أعقابِ الرجالِ مَفسَدَةٌ لِقلوبِ النُوكَى»؛ امام علي عليه السلام سوار بر مرکب، بر اصحاب خود وارد شد. اصحاب پي ايشان روان شدند. امام رو به آنها کرد و فرمود: «کاري داريد؟!» اصحاب گفتند: «نه اي امير مؤمنان! فقط دوست داريم همراه شما باشيم». امام فرمود: «باز گرديد؛ چراکه راه رفتنِ پياده با سواره، مايه فساد سواره است و ذلّت پياده». امام صادق عليه السلام فرمود: يک بار ديگر همين مسئله اتّفاق افتاد، امام علي عليه السلام فرمود: «باز گرديد؛ چراکه صداي کفش‌ها در پشت سر افراد، مايه فساد دل‌هاي بي‌خردان مي‌شود»؛ المحاسن، ج 2، ص 629.

نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 221
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست