نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 219
سوء فهم ميشويم. مجازها مايه شيرينى و زيبايىِ زباناند؛ اما اگر مجاز و استعاره به کار رفته، پيچيده و مرکّب از چند کلمه باشد، گاه در به دست آوردن معناى تركيب مجازي، ناکام ميمانيم؛ زيرا نميتوانيم با کنار هم نهادن ساده معناى يک يک كلمات، به معناي مجموع دست يابيم. در واقع، تعبير مجازى، گونه اى تركيب اصطلاحى است که از قانون مساوي نبودن «معناي مجموع کلمات» با «مجموع معناي يک يک کلمات» [1] پيروي ميکند و از اين رو، معنايابي آن مصون از خطا نيست. آنچه کار را سختتر و فهم مجازها را آسيبپذيرتر ميکند، پيدايش يک هاله معنايي در گرداگرد اين اصطلاحها است. اين هاله معنايي در معناي اصلي واژه وجود ندارد، اما در گذر زمان و به دهها دليل، با آن همراه شده است. ما واژه «آسمان» را براي همّت بلند به کار ميبريم؛ چون بلنداي نهفته در معناي حقيقي آسمان، گرداگرد لفظ آن را گرفته است و به همراه واژه «گل»، لطافت و نرمي نيز ميآيد و بوي خوش آن، همه کوچه جمله را، از آغاز نهاد تا پايان گزاره، در بر ميگيرد. تشخيص اين هاله معنايي هنگامي مشکلتر ميشود که فرهنگِ به کار برنده آن، با فرهنگ مخاطب، متفاوت باشد؛ خواه اين تفاوت، نتيجه تفاوت زمان باشد و يا جغرافيا و نژاد. در اين حالت، سايههاي معنايي واژهها، درست فهميده نميشود. براي نمونه، ما کلمه «شير» را براي توصيف انسان به کار ميبريم، اما از کاربرد واژه «شتر» در اين مقام به شگفت ميآييم و آن را توهين ميپنداريم؛ در حالي که شتر در فرهنگ عرب، همه چيز او است. باران و برف براي يک انسان مجاور قطب و يک انسان ساکن در صحرا، به يک اندازه محبوب نيست، همان گونه که آفتاب براي يک فرد اروپايي مطبوع است و براي يک انسان ساکن در خط فرضي استوا چنين نيست.
دليل کاربرد مجاز
شايد اين پرسش، به ذهن آيد که چرا امامان، اينگونه سخن گفتهاند تا ما با
[1] در كنايه، مى توان فرض كرد كه معناى حقيقى و اوّلى، همزمان با معناى جديد و مجازي موجود باشد. اصطلاح «كثير الرَّماد» به معناى «فراوانىِ خاكسترِ خانه»، در همان حال که كنايه از مهمانى دادنِ پياپي و سخاوت بسيار صاحبخانه است، مى تواند حقيقى نيز باشد. اين اصطلاح در صحيح بخارى، ج 1، ص 171، ح 44 و نيز صحيح مسلم، ج 2، ص 637، ح 15 آمده است.[2] معناي واژه اول + معناي واژه دوم معناي (واژه اول + واژه دوم).
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 219