نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 184
خدا! معناي آيه يومَ نَدعُوا كلَّ أناسٍ بِإمامِهِم را برايم بگو». امام فرمود: «پيشوايي، به سوي هدايت فرا ميخواند و شماري دعوت وي به هدايت را اجابت ميکنند؛ و پيشوايي [ديگر]، به گمراهي ميخواند و شماري دعوت وي را اجابت ميکنند. گروه اوّل، در بهشت و گروه دوّم، در آتشاند و آن، [مفاد] آيه فريقٌ في الجنة وَفريقٌ في السعيرِ است». سپس امام به راه افتاد تا در عُذيب فرود آمد و در آنجا، به خوابِ نيمروز رفت. در ابتدا و ميانه گزارش، «قال» از «قَول (أجوف واوي)» به کار رفته است، به معناي «گفت»؛ ولي «فقال... قائله» در انتهاي گزارش، از «قيل (أجوف يائي)» به معناي «خوابيدن در ميانه روز» است. جالب توجه است که در اين جا نيز «قائله» وضعيتي مانند «حائك» دارد. در قرآن نيز اين صيغه، به همين معناي دوّم، به کار رفته است: وَكَم مِّنْ قَرْيَةٍ أهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتاً أوْ هُمْ قَائِلُونَ. [1]
همراهي حروف
يکي ديگر از عوامل پديد آمدن معاني متعدّد براي يک کلمه، تفاوت معنايي برخاسته از اضافه شدن برخي حروف به کلمه است. در زبانهاي ديگر نيز اين پديده رخ ميدهد. [2] در زبان عربي، حروف تعدّي و جرّ، نقش مهمّي را در افزايش يا تغيير معناي کلمه، بر عهده دارند. اين حروف، بيشتر با فعل و يا مشتقّاتِ برگرفته از آن (مانند اسم فاعل و اسم مفعول)، ترکيب ميشوند و بر معاني آنها اثر ميگذارند. اين حروف که تعدادشان هم کم نيست، مانند حروف اضافه در زبان فارسى و انگليسى، با همه كوچکي شان، نقشهاى بزرگى را در جمله ايفا مى كنند. بود و نبود و يا تغيير اين حروف؛ بهويژه آن دسته كه براى متعدّى كردن افعالِ لازم به كار مى روند، تأثير عمده اى در معناى كلام دارد و بى توجهى به آنها و به تفاوت هر يک با ديگري، گاه معنايى متضاد با مقصود
[1] بحار الأنوار، ج 44، ص 313 .[2] اعراف/4 و چه بسيار شهرها كه [مردمِ] آن را به هلاكت رسانيديم، و در حالى كه به خواب شبانگاهى رفته يا در نيمروز غُنوده بودند، عذاب ما به آنها رسيد.[3] در فارسي مانند: بر آمدن، در آمدن، سر آمدن، و هم آمدن؛ و در انگليسي مانند: Take off، Take over، Take up، Take away، and Take down.[4] اگر در روايت مشهور «فمن رغب عن سنّتي فليس منّي» که بخشى از سخن پيامبر است «عن» جاى خود را به «في» بدهد، معنايى كاملاً عكسْ نتيجه مى دهد، زيرا «رغب فيه»: «أراده»؛ و «رغب عنه»: «لم يرده»، معنا ميدهد؛ ر.ک: الكافي، ج 5، ص 496؛ صحيح البخاري، ج 6، ص 116.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 184