نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 103
صحابه گاه، در حالي به محضر پيامبر ميرسيدند که ايشان سخن خود را پيشتر آغاز کرده بود. از اين رو، برخي از صحابه به [ادامه] آن سخن ميرسيدند و چون فقط همان قسمت را جداگانه نقل ميکردند، معناي کلام دگرگون ميشد. به همين علّت، پيامبر هرگاه احساس ميکرد که کسي تازه وارد شده است، سخن خود را از سر ميگرفت. عايشه نيز به همين سبب، سخن آن راوي را رد کرد که به نقل از پيامبر ميگفت: «شومي، در سه چيز است: اسب و زن و خانه». عايشه گفت: پيامبر اين سخن را [از قول اعراب جاهلي] حکايت ميفرمود؛ ولي راوي، آغاز سخن ايشان را نشنيده است. در کنار اين تقطيعها، برخي مغرضان و کژروان، گاه، بخشي از متن حديث و يا قرينههاي مؤثر در معنا را نقل نميکنند و تقطيع عمدي را به سرحدّ تحريف ميرسانند. اينک وارد اين بحث نميشويم و تنها به سخن ابن شهرآشوب در مقدّمه مناقباش ارجاع ميدهيم. وي نمونههايي از اين دست را گزارش کرده [1] و ما نيز آنها را در پايان همين بحث، خواهيم آورد.
زيانهاي تقطيع نادرست
فهم نادرست
نخستين و شايد مهمترين اثر تقطيع نادرست متن حديث، در مرحله فهم حديث رخ ميدهد. نمونههاي بسياري را ميتوان بر شمرد که به دليل جدا شدن نادرست بخشي از متن، خواننده و يا مترجم حديث، دچار اشتباه در فهم و شرح آن شده است؛ مانند حديث ارتباط لقمان با اربابش. تقطيع نادرست اين گزارش، موجب توليد متن: «أوّلُ مَن کاتَبَ لقمانُ» [2] شده و از اين رو، واژه « کاتَبَ» را در اين متن، مشتق از «مکاتبة» ـ به معناي نامهنگاري ـ فهميده و معنا کردهاند؛ در حالي که
[1] عدّة الأصول (ط.ج)، ج 1، ص 95.[2] مناقب آل أبي طالب، ابن شهرآشوب، ج 1، ص 4.[3] دعائم الإسلام، قاضي نعمان مغربي، ج 2، ص 309.[4] ر.ک: روش فهم حديث، فصل ( اسباب ورود حديث) .
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 103