نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 101
نوشتن نامهاي بلند پيش ميآمده، که دانش تاريخ حديث، به آنها نيز پرداخته است. [1] گاه نيز امامان در گفتوگوهاي درونْ ديني و يا احتجاجها و مناظرههاي برونْ ديني، فعّالانه شرکت ميجستند [2] و يا با طرح مشکل اعتقادي مسلمانان در قالب درس و يا رسالهاي آموزشي، به حلّ آن ميپرداختند. [3] اين گفتهها و نوشتههاي بلند، افزون بر تعقيب مقصود اصلي خود، مطالب گوناگوني را نيز در بر دارند که به کار ديگر پژوهشها ميآيد و نتيجه، اين ميشود که پژوهشگر ميتواند اين بخشهاي کوچک را از متن اصلي جدا سازد تا بدون آن که لزومي به نقل همه متن باشد و يا دستيابي به بخش مورد نظر را مشکل کند، از يک حديث طولاني، در موضوعات مختلف و متعدّدي بهره ببرد. براي نمونه، حديث بلند «جنود عقل و جهل» در همان حال که کلّ متن آن در دو باب عقل و نيز جهل جاي ميگيرد، قابليت تقسيم به بيش از هفتاد بخش را دارد و هر يک از جنود عقل و جهل ـ مانند طمع، يأس، صبر و جزع ـ را ميتوان در بابهاي جداگانهاي جاي داد.
جواز تقطيع و شرط آن
زمينه اصلي شکلگيري و جواز تقطيع، طولاني بودن برخي احاديث و نياز نداشتن به همه متن است. از اين رو، بيشتر عالمان حديث و درايهنگاران، تقطيع را جايز دانسته، مانعي براي آن نديده [4] و حکمش را از اختصار، آسانتر گرفتهاند. [5] محدّثان، آن را شيوهاي رايج و به کار رفته از سوي هر دو طايفه اهل سنّت و شيعه
[1] مانند خطبه پيامبر در حجّة الوداع، خطبههاي امام علي عليه السلام و عهد نامه اش به مالک اشتر در زمان خلافت، خطبه امام حسين عليه السلام در عرفات و رساله امام باقر عليه السلام به سعد الخير. ر.ک: مکاتيب الأئمّة، احمدي ميانجي.[2] ر.ک: کتاب الإحتجاج، طبرسي. [3] ر.ک: توحيد مفضّل و رساله امام هادي عليه السلام در باره جبر و تفويض در کتاب تحف العقول .[4] لا محذور فيه وقطعوا بجوازه؛ نهاية الدراية، ص 491.[5] هو أقرب إلى الجواز [من اختصار الحديث]؛ الرعاية في علم الدراية، ص 320.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 101