نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 100
با [محتواي] آن، براي احتجاج بهتر، به شرط توجّه به حفظ معناي بخش تقطيعشده پيش از تقطيع. بر اين اساس، تقطيع نادرست را ميتوان بخشبندي نادرستي دانست که در پي آن، معناي اصلي محفوظ نماند. تقطيع نادرست حديث را ميتوان به «نَزْع آيه» در قرآن تشبيه کرد؛ به اين معنا که يک آيه را به گونهاي از آيات مجاورش جدا کنيم که قرائن سياقي و مقامي آن حذف شوند و ارتباطش با کلّ سوره، از ميان برود. نمونه آموزشي، همان آيه فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ[1] است که تنها در کنار آيه الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ[2] معناي درستي ميدهد. [3] گفتني است نَزْع، جدا کردن يک آيه از بقيه آياتِ مرتبط است؛ ولي تقطيع، بيشتر به معناي جدا کردن يک جمله يا بخش کوچکتر و يا بزرگتري از کلّ حديث است.
زمينه تقطيع
احاديث بسياري، سخناني جامع و کوتاهاند. پيشوايان ما، سخناني نغز و پرمغز را با شيوايي تمام، در قالب واژههايي اندک، به دوستداران خود هديه کرده و پيامبر اکرم در اين باره فرموده است: اُوتِيتُ جَوامِعَ الکَلِمِ وَاخْتُصِرَ الکلامُ لي اختِصاراً، [4] به من، سخنان [ـِ حکيمانه] داده شده و سخنم کاملاً مختصر گشته است. نگاهي به احاديث اخلاقي و برخي احاديث فقهي در جوامع روايي شيعه و نيز کتابهايي مانند تحف العقول از ابن شعبه حراني، خصال شيخ صدوق و نُزهة الناظر و تنبيه الخاطر، [5] شما را با اين عقيده همراه ميکند. در اين ميان، گاهي به اقتضاي موقعيت و ضرورت، نياز به خواندن خطبه و يا
[1] ماعون/ 4.[2] ماعون/ 5.[3] براي ارائه يک نمونه نادرست تقطيع ميتوان صدر آيه يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارَى...؛ نساء/ 43، را شاهد آورد .[4] عوالي اللئالي، ابن أبي جمهور أحسائي، ج 4، ص 120.[5] تأليف حسين بن محمد بن حسن بن حلواني، از عالمان قرن پنجم.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 100