طريق روايى واقع در كتاب «بشارة المصطفى» اثر عمادالدين طبرى[1]، شاگردى حلوانى را در محضر سيدمرتضى در سال 429 هجرى به روشنى نشان مىدهد و سند واقع در كتاب «ذيل تاريخ بغداد» اثر ابنالنجار البغدادى[2]، استفاده او را از ابوالحسن علىبن المظفربن بدر، علامه بندنيجى در سال 425 هجرى قمرى اثبات مىكند.
ابوعبداللَّه حسينبن محمّد حلوانى خود نيز در آخرين روايت كتابش كه آن را بر خلاف احاديث ديگر كتاب، مسنداً ذكر مىكند[3] به استاد ديگرش كه به احتمال فراوان از استادان اصلى وى بوده است اشاره مىكند. حلوانى طريق خود را چنين آغاز مىكند: «أخبرني الشيخ أبوالقاسم عليّ بن محمّد بن محمّد المفيد رحمهاللَّه» كه حاكى از شاگردى او نزد فرزند برومند شيخ مفيد است. بنا بر آنچه ابن طاووس مى گويد حلوانى از او در كتاب ديگرش «نهجالنجاة» نيز حديث نقل كرده است[4].
شاگردان حلوانى
براساس طريقهاى روايى گذشته مىتوان از «علىبن الحسينبن على الرازى» و «ابوزكريا، يحيىبن على الخطيب التبريزى» به عنوان شاگردان حلوانى نام برد.
افزون بر اين، استقبال و بهرهگيرى دانشمندان و نويسندگان از كتاب و توجه ايشان به آن بويژه عمادالدين طبرى، مؤلّف «بشارةالمصطفى» و ابنبطريق، مؤلّف «عمده» و از بزرگان قرن ششم كه تنها يك قرن با وى فاصله دارند، نشان از استقبال عالمان از كتاب او و استفاده كتبى آنان دارد.
عصر مؤلّف
بر اساس علم طبقات رجال و با توجه به سال وفات مشايخ حلوانى مىتوان وى را