responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 759

بگريند.

آن گاه فرمود:«أَيْنَ مِثْلُ مالِك؟»يعنى:مانند مالك كجاست؟

سپس بر فراز منبر قرار گرفت وسخن خود را چنين آغاز كرد:

ما از خداييم وبه سوى او باز مى گرديم.ستايش خداوندى را سزاست كه پروردگار جهانيان است.خدايا، من مصيبت اشتر را در راه توحساب مى كنم، زيرا مرگ او از مصائب بزرگ روزگار است.رحمت خدا بر مالك باد.او به پيمان خود وفا كرد وعمر خود را به پايان رساند وپروردگار خود را ملاقات كرد. ما با اينكه پس از پيامبر خود را آماده ساخته بوديم كه بر هر مصيبتى صبر كنيم، با اين حال مى گوييم كه مصيبت مالك از بزرگترين مصيبتهاست.[1]

فضيل مى گويد:

وقتى خبر شهادت مالك به على (عليه السلام) رسيد، به حضور او رسيدم وديدم كه پيوسته اظهار تأسف مى كند ومى گويد: خدا به مالك خير دهد. چه شخصيتى بود مالك. اگر كوه بود كوهى بى نظير بود واگر سنگ بود سنگ سختى بود. به خدا سوگند، مرگ تواى مالك جهانى را مى لرزاند وجهانى ديگر را مسرور مى سازد.بر مثل مالك بايد زنان نوحه گر گريه كنند. آيا همتايى براى مالك هست؟

سپس مى افزايد:

على (عليه السلام) پيوسته اظهار تأسف مى كرد وتا چند روز آثار اندوه بر چهره وى نمايان بود.

نامه امام(عليه السلام) به محمّد بن ابى بكر

محمّد بن ابى بكر از اينكه امام (عليه السلام) او را از فرماندارى مصر معزول داشته


[1] الغارات، ج1، ص 264; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج6، ص 77.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 759
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست