responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 75

روز به سوى بدر حركت كردند، امّا پيش از رسيدن به مقصد به وسيله فرستاده ديگر ابوسفيان آگاه شدند كه كاروان مسير خود را عوض كرده، از يك راه انحرافى از تيررس مسلمانان خارج شده، خود را نجات داده است. با اين وصف، آنان براى سركوبىِ اسلام جوان به راه خود ادامه دادند وبامداد روز هفدهم رمضان سال دوّم هجرى از پشت تپه اى به دشت بدر سرازير شدند.

مسلمانان در گذرگاه شمالىِ بدر در سرازيرىِ درّه (العُدْوَةُ الدُّنْيا)[1] موضع گرفته، در انتظار عبور كاروان بودند كه ناگهان گزارش رسيد كه دلاوران قريش براى حفظ كالاهاى بازرگانى از مكه خارج شده اند ودر نقطه مرتفع درّه (العُدْوَةُ القُصْوى) [2] فرود آمده اند.

پيمان پيامبر با انصار، پيمان دفاعى بود نه جنگى. آنان با پيامبر در عَقَبه تعهد كرده بودند كه اگر دشمن بر مدينه يورش آورد از وجود پيامبر دفاع كنند نه اينكه با دشمن او در بيرون مدينه بجنگند.لذا رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در يك شوراى نظامى كه مركب از جوانان انصار وگروهى از مهاجران بود به نظر خواهى عمومى مبادرت كرد. نظراتى كه در اين شورا مطرح شد از يك سو شجاعت وسلحشورى عدّه اى واز سوى ديگر جبن وزبونى عدّه ديگرى را منعكس ساخت.

نخست ابوبكر برخاست وگفت:

بزرگان ودلاوران قريش در تجهيز اين ارتش شركت جسته اند وهيچ گاه قريش به آيينى ايمان نياورده اند ولحظه اى خوار وذيل نشده اند. ما هرگز با آمادگىِ كامل بيرون نيامده ايم.[3] يعنى مصلحت اين است كه از اين راه به سوى مدينه باز گرديم.

عمر نيز برخاست وسخنان دوست خود را بازگو نمود.

در اين هنگام مقداد برخاست وگفت:

به خدا سوگند ما همچون بنى اسرائيل نيستيم كه به موسى بگوييم:«اى موسى تو وپروردگارت برويد جهاد كنيد وما در اينجا نشسته ايم». ما عكس آن را


[1] سوره انفال، آيه 42.
[2] سوره انفال، آيه 42.
[3] مغازى واقدى، ج1، ص 48.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست