responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 572

كردند. همزمان با انتشار اين شايعه، معاويه براى فريفتن مردم عراق، دويست نفر كلنگ وبيل وزنبيل به دست، به جانب بند فرات فرستاد تا وانمود كند كه قصد تخريب آن را دارد.

امام (عليه السلام) از مكر وحيله معاويه آگاه بود، لذا به سران سپاه خود فرمود: معاويه قدرت تخريب بند را ندارد.بلكه مى خواهد شما را از اين طريق مرعوب سازد، تا جايگاه خود را ترك كنيد وشريعه فرات را مجدداً در اختيار بگيرد.

سران سپاه گفتند: چنين نيست.كار جدّى است وهم اكنون گروهى مشغول كندن حفره هايى هستند كه آب را به سوى ما سرازير سازند.

امام فرمود: اى مردم عراق، با من مخالفت مكنيد.

سران سپاه گفتند: به خدا سوگند كه ما كوچ مى كنيم. اگر شما مايليد كه بمانيد، بمانيد.

آن گاه همگى اردوگاه را ترك گفتند ونقطه بلندترى را براى خود برگزيدند.امام (عليه السلام) آخرين نفرى بود كه ناگزير منطقه را ترك گفت. امّا چيزى نگذشت كه صدق گفتار امام آشكار شد ومعاويه با خيزشى برق آسا اردوگاه امام رااشغال كرد وسربازان عراقى را در حيرت فرو برد.[1]

جبران مخالفت

امام (عليه السلام) سران مخالف را به حضور طلبيد وآنان را نكوهش كرد.

اشعث بن قيس از مخالفت خود پوزش طلبيد وگفت كه اين شكست را جبران خواهد كرد. آن گاه به يارى مالك اشتر، پس از نبردى شديد، توانستند سپاه معاويه را سه فرسنگ از منطقه اشغالى دور سازند و از اين طريق شكست ناشى از مخالفت خود را به گونه اى جبران كنند. وضع جبهه مجدداً به نفع امام تغيير يافت ومحلّ بهره


[1] وقعه صفّين، ص 191ـ 190.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 572
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست