responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 571

قتال نشوند، درحالى كه شايسته بود كه در تشخيص حق بكوشند واز آن حمايت كنند.

ماه رجب سال سى وششم فرا رسيد وحملات پراكنده متوقف شد. معاويه از آن مى ترسيد كه قاريان قرآن، كه ميان دو صفوف اردو زده بودند، به سپاه على بپيوندند. لذا براى بر هم زدن وضع اردوگاههاى امام (عليه السلام) نيرنگى انديشيد كه در تاريخ نبردهاى اسلامى كم سابقه است.

القاء شايعه تخريب بند فرات از طرف معاويه

پس از تسخير راه دسترسى به شريعه فرات، شرايط جنگ به نفع سپاهيان امام تغيير كرد. همچنين در گرد همايى قاريان قرآن عراق وشام در حضور امام، منطق گويا وكوبنده آن حضرت بسيارى از قاريان شامى را به سوى وى جلب كرد وگروهى از آنان جانب بى طرفى گرفتند.معاويه از بيم گسترش نفوذ امام، نقشه اى انديشيد تاشرايط جنگ را به نفع خود تغيير دهد.

اردوگاه سربازان امام (عليه السلام) در قسمت سرازيرى دشت صفّين واردوگاه معاويه در قسمت بلندترى قرار داشت. در منطقه اى از دشت، بندى بود كه بر آب فرات بسته بودند. ناگهان خبرى دهن به دهن در ميان سربازان امام منتشر شد كه معاويه مى خواهد بند فرات را تخريب كند وآب را به سوى اردوگاه عراقيان سرازير سازد. نحوه انتشار اين خبر به اين صورت بود كه معاويه مخفيانه دستور داد تيرى به اردوگاه سربازان امام پرتاب كردند كه اخطار نامه اى به همراه داشت ودر آن نوشته بود:از بنده خير خواه خدا! من گزارش مى كنم كه معاويه قصد دارد بند فرات راتخريب سازد تا همه شما را غرق كند. هرچه زودتر تصميم بگيريد واحتياط را از دست مدهيد.

اين اخطار به دست يكى از سربازان امام (عليه السلام) افتاد وسپس دست به دست گشت تا آنجا كه جريان در ميان اردوگاه شايع شد وغالباً صحّت آن را باور

نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 571
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست