responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 570

حجّت خود او بوده است.

هرگاه مسئله را از ديدگاه انتخاب وگزينش بررسى كنيم، هرگز نمى توان در آن عصر از آراى مهاجران وانصار يا مطلق صحابه يا مسلمانان سخن به ميان آورد; عصرى كه روابط مردم از هم گسسته بود وماهها طول مى كشيد كه پيكى از نقطه اى به نقطه ديگر برود. از اين جهت، چاره اى نبود جز اينكه به پيمان شخصيتهاى بزرگ اسلام و به تعبير امام «بدريون» اكتفا شود.

حملات پراكنده

ماههاى ربيع الثانى ودو جمادى با اعزام نمايندگان وارسال پيامها سپرى شد ودر اين ميان حملات پراكنده اى (كه شماره آنها را هشتاد وپنج حمله ضبط كرده اند)رخ مى داد، ولى هرگز به نبرد وخونريزى منجر نمى شد زيرا قاريان عراق وشام در اين ميان وساطت مى كردند وآنان رااز هم جدا مى ساختند.[1]

ابو امامه وابو الدّرداء

اين دو صحابى براى جلوگيرى از خونريزى به سراغ معاويه رفتند وبه او چنين گفتند:چرا باعلى نبرد مى كنى؟معاويه همان دستاويز ديرينه خود را،كه كراراً پاسخ آن را از امام (عليه السلام) ودوستان او شنيده بود، نشخوار كرد وهر دو نفر گفتار او را به نزد امام آوردند. امام، اين بار، پاسخ معاويه را به شيوه ديگرى داد وآن اينكه در ميان ياران خود منتشر كرد كه معاويه خواهان قاتلان خليفه است. ناگهان متجاوز از بيست هزار نفر، در حالى كه در آهن فرو رفته وجز چشمانشان چيزى از بدن آنان ديده نمى شد، بيرون آمدند وهمگى مدّعى بودند كه قاتلان خليفه اند.[2]

دو صحابى پير، با ديدن اين منظره، هر دو گروه راترك گفتند تا شاهد معركه


[1] وقعه صفّين، ص 190; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج4، صص18ـ 17.
[2] وقعه صفّين، ص 190; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج4، صص18ـ 17.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 570
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست