responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 506

سوى امام بازگشت كه معاويه بخش عظيمى از ممالك اسلامى را بر ضدّ امام بسيج كرده وانديشه خونخواهى وانتقام از قاتلان عثمان، كه از نظر آنان على (عليه السلام)در رأس آنها قرار داشت، در وجود آنان لانه گزيده بود.

آخرين نقشه معاويه

آخرين برگى كه معاويه در اختيار داشت آزمون امام (عليه السلام) در آخرين فرصتها بود واينكه آيا او به راستى بر خلع معاويه از مقامش مصمّم است يا نه. از اين جهت، به خانه جرير نماينده امام رفت وگفت:فكر تازه اى دارم وآن اينكه به دوست خود بنويس كه حكومت شام را به من واگذار كند وخَراج مصر را نيز به من بدهد وچون مرگ او فرا رسيد بيعت كسى را بر گردن من نگذارد. در اين صورت من تسليم او مى شوم وحكومت او را كتباً تأييد مى كنم.[1]

نماينده امام (عليه السلام) در پاسخ او گفت: تو نامه ات را بنويس ومن آن را تأييد مى كنم. سرانجام نامه ها نوشته شد وپيكى، هر دو نامه را به كوفه برد.

متن نامه معاويه در ميان قبايل عرب معروف شد. گروهى از همفكران معاويه مانند وليد عُقبه او را در نوشتن چنين نامه اى انتقاد كردند. وليد در ضمن اشعارى به معاويه نوشت:

سَأَلْتَ عَلِيّاً فِيهِ ما لَنْ تَنالَهُ *** وَ لَوْ نِلْتَهُ لَمْ يُبْقِ إِلاّ لَيالِياً [2]

چيزى را از على خواستى كه هرگز به آن نمى رسى، واگر برسى جز چند شب بيشتر در دست نخواهى داشت.

فرزند عُقْبه در نخستين مصراع از شعر خود به درستى سخن گفته بود، زيرا على (عليه السلام) هرگز با باطل معامله وآشتى نمى كرد، ولى مصراع دوّم شعر او كاملاً اشتباه است، زيرا بر فرض محال اگر مصالح ايجاب مى كرد وعلى (عليه السلام) از در مصالحه وارد مى شد هرگز آن را نقض نمى كرد، چنان كه امام (عليه السلام)تعهّد


[1] وقعه صفّين، ص 52; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، ص 84.
[2] وقعه صفّين، ص 52; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، ص 84.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 506
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست