responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 484

گفته اند:«حُسْنُ الاِنْتِخابِ دَلِيلُ عَقْلِ الْمَرْءِ وَ مَبْلَغِ رُشْدِهِ»، يعنى:گزينش نيكو نشانه خرد مرد وميزان رشد اوست.

امام على (عليه السلام) براى ابلاغ فرمان عزل معاويه شخصى را برگزيد كه سوابق ممتدّى در مسائل سياسى وحكومتى داشت ومعاويه را به خوبى مى شناخت وخود سخنورى توانا وگوينده اى چيره دست بود. اين شخص جرير بن عبد اللّه بجلى بود.[1] او نامه امام (عليه السلام) را در يك مجلس رسمى به معاويه داد وهنگامى كه وى از خواندن نامه فارغ شد، جرير، به عنوان سخنگوى رسمى على (عليه السلام) از جاى برخاست وخطبه اى بس شيرين ودلپذير ايراد كرد. در آن خطبه، پس از حمد وستايش خداوند ودرود بر پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)چنين گفت:

كار عثمان [كشته شدن او به دست ياران پيامبر ] حاضران را در مدينه عاجز وناتوان ساخته است، چه رسد به كسانى كه از واقعه غايب بودند. ومردم با على بيعت كردند وطلحه وزبير نيز از كسانى بودند كه با او بيعت كردند ولى بعد بيعت خود را، بى هيچ دليل موجّه، شكستند. آيين اسلام فتنه را بر نمى تابد ومردم عرب نيز شمشير را تحمّل نمى كنند.ديروز در بصره حادثه غم انگيزى رخ داد كه اگر تكرار شود ديگر كسى باقى نمى ماند. بدانيد كه توده مردم با على بيعت كردند واگر خدا كار را به ما مى سپرد ما جز او را انتخاب نمى كرديم. هركس با گزينش عمومى مخالفت ورزد استرضاى خاطر مى شود (كه او نيز بيشواى منتخب مردم را بپذيرد). تو نيز اى معاويه به راهى كه مردم به آن وارد شده اند وارد شو وعلى را به عنوان زمامدار مسلمين بپذير. اگر بگويى كه عثمان تو را به اين مقام برگزيده وهنوز عزل نكرده است، اين سخنى است كه اگر پذيرفته شود براى خدا دينى باقى نمى ماند وهركس آنچه را كه در دست دارد محكم نگه مى دارد.[2]


[1] هرچند وى بعدها متهم به مسامحه در انجام وظيفه گرديد ولى اتهام او ثابت نيست وما در اين باره سخن خواهيم گفت.
[2] الامامة والسياسة، ج1، ص 85; وقعه صفين، صص 30و31; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، صص 76 و77.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 484
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست