responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 483

پيكار مى كنند وخدا او را در بيراهه رها مى كند ودر قيامت وارد دوزخ سازد كه چه سرنوشت بدى است.[1]

طلحه وزبير با من بيعت كردند وسپس بيعت خود را شكستند. شكستن بيعت مانند ردّ آن است (يعنى مانندكار تو اى معاويه). تا حق فرا رسيد وفرمان خدا پيروز شد. بهترين كارها در نزد من براى تو عافيت وسلامتى توست، ولى اگر خود را در معرض بلا قرار دهى با تو نبرد مى كنم واز خدا در اين راه كمك مى جويم. در باره قاتلان عثمان زياد سخن گفتى. تو نيز در آنچه كه ساير مسلمانان وارد شده اند وارد شو وآن گاه حادثه را نزد من مطرح كن. من همگان را بر عمل به كتاب خدا وادار مى سازم.(اينكه مى گويى من قبلاً قاتلان عثمان را تحويل تو دهم تا با من بيعت كنى) اين درخواست تو همچون فريب دادن كودك از شير است.به جان خودم سوگند، تو اگر به خِرَد خود ونه به هواى نفست بازگردى مرا پاكترين فرد نسبت به خون عثمان مى يابى. بدان كه تو از «طُلَقا» وآزاد شدگان پس از اسارت در اسلام هستى وبراى اين گروه خلافت حلال نيست وحقّ عضويت در شورا ندارند. من به سوى تو وكسانى كه از ناحيه تو مشغول كار هستند جرير بن عبد اللّه را، كه از اهل ايمان وهجرت است، اعزام كردم تا بيعت كنى ووفادارى خود را اعلام دارى.[2]

نماينده امام (عليه السلام) در شام

سفير ونماينده انسان ترسيم كننده شخصيّت اوست وحسن انتخاب وگزينش مناسب از پختگى وكمال عقل وى حكايت مى كند. لذا از دير باز انديشمندان


[1] اشاره به اين آيه كريمه است:(وَمَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤمِنينَ نُوَلِّهِ ما تَوَلى وَنُصْلِهِ جَهَنَمَّ وَ ساءَتْ مَصِيراً) (نساء:115).
[2] وقعه صفّين، صص 29 و30; الإمامة والسياسة، ج1، صص 84 و85; عقد الفريد، ج4، ص 322; تاريخ طبرى، ج3، جزء 5، ص 235(چاپ ليدن); ابن عساكر در تاريخ دمشق در شرح حال معاويه، ومرحوم شريف رضى درنهج البلاغه قسمتى از آغاز اين نامه را حذف كرده اند.ر.ك. نهج البلاغه، نامه ششم.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 483
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست