responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 461

اى مردم، افراد را خشنودى از يك عمل يا خشم از آن به زير يك پرچم گِرد مى آورد. ناقه ثمود را يك نفر پى كرد ولى عذاب همگى را فرا گرفت، زيرا رضاى به عملِ آن فردْ فراگير بود.

تقسيم بيت المال

سپاهيان امام (عليه السلام) در اين نبرد چيزى را مالك نشدند ودر حقيقت، رزم آنان يك رزم صد در صد الهى بود. زيرا امام (عليه السلام) جز سلاح دشمن همه چيز را به خود آنان واگذار كرد. ازاين جهت، بايد بيت المال را ميان آنان تقسيم مى كرد. وقتى ديدگان امام (عليه السلام) به آن افتاد دستها را بر هم زد وگفت: «غُرِّي غَيْرِي». (يعنى برو ديگرى را بفريب.) موجودى بيت المال ششصد هزار درهم بود كه همه را در ميان سپاهيان تقسيم كرد وبه هريك پانصد درهم رسيد، در پايان تقسيم، پانصد درهم باقى ماند كه آن را براى خود اختصاص داد. ناگهان فردى در رسيد ومدّعى شد كه در اين نبرد شركت داشته ولى نام او از قلم افتاده است. امام (عليه السلام)آن پانصد درهم را نيز به او داد وفرمود:

سپاس خدا را كه از اين مال چيزى به خود اختصاص ندادم.[1]

اعزام عايشه به مدينه

عايشه به جهت انتساب به رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) از احترام خاصى برخوردار بود. امام (عليه السلام) مقدّمات سفر او را، از مركب وتوشه راه، فراهم ساخت وبه محمّد بن ابى بكر دستور داد كه در معيت خواهر خود باشد واو را به مدينه برساند وبه همه ياران مدنى خود، كه علاقه مند بودند به مدينه باز گردند، اجازه داد كه عايشه را تا مدينه همراهى نمايند وبه اين نيز اكتفا نكرد وچهل تن از زنان با شخصيت بصره را همراه او روانه مدينه كرد.


[1] تاريخ طبرى، ج3، ص 547.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 461
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست