responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 418

تصميم داشتند كه در اوّلين فرصت با شبيخون زدن دار الاماره را تسخير كنند ودست عثمان بن حنيف را از امارت بصره كوتاه سازند. لذا مى نويسند كه عايشه نامه اى به زيد بن صوحان نوشت ودر آن نامه او را فرزند خاص خود خواند ودرخواست كرد كه به گروه آنان بپيوندد يا لااقل در خانه اش بنشيند وعلى را يارى نكند. زيد در پاسخ نامه او نوشت: رحمت خداى شامل حال امّ المؤمنين باشد. به او امر شده است كه در خانه خود بنشيند وبه ما امر شده است كه جهاد كنيم. او وظيفه خود را ترك كرده است وما را به انجام وظيفه خودش(جلوس در خانه) دعوت مى كند! از طرفى، به آنچه كه ما به آن موظّف هستيم قيام كرده است وما را از عمل به وظيفه خود باز مى دارد.

ابن ابى الحديد نقل مى كند كه سران ناكثين با هم به گفتگو پرداختند وياد آور شدند كه با ضعفى كه دارند اگر على با سپاه خود برسد كار آنان پايان مى پذيرد. از اين جهت، به سران قبايل اطراف نامه نوشتند وموافقت بعضى از قبايل(مانند:اَزْد، ضَبّه وقيس بن غيلان) را جلب كردند. در عين حال، بعضى از قبايل نسبت به امام (عليه السلام)وفادار ماندند.[1]

***


[1] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج9، ص321ـ 320.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 418
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست