responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 260

ابوبكر حقّ نمك را ادا كرد

در گزينش ابوبكر براى خلافت، عمر كوشش بسيار كرد وانگيزه او در اين كار آن بود كه پس از درگذشت ابوبكر، كه با عمر فاصله سنّى داشت، مقام خلافت از آنِ او باشد. در آغاز كار امير مؤمنان (عليه السلام) رو به عمر كرد وگفت:

نيك بدوش كه بهره اى از آن براى تو است.امروز براى او محكم ببند تا فردا به تو بازَش گردانَدْ.[1]

ابوبكر هم نمك نشناسى نكرد ودر بستر بيمارى ودر حالى كه آخرين لحظات زندگى را مى گذراند، عثمان را احضار كرد وبه او دستور داد كه چنين بنويسد:

اين عهدنامه عبد اللّه بن عثمان [2] است به مسلمانان در آخرين لحظه زندگى دنيا ونخستين مرحله آخرت; در آن ساعتى كه مؤمن به كار وانديشه ونيكوكارى وكافر در حال تسليم است.

سخن خليفه به اينجا كه رسيد بيهوش شد.عثمان به گمان اينكه خليفه پيش از اتمام وصيت درگذشته است، عهد نامه را از پيش خود به آخر رسانيد وچنين نوشت:

پس از خود، زاده خطّاب را جانشين خود قرار داد.

چيزى نگذشت كه خليفه به هوش آمد وعثمان آنچه را به جاى او نوشته بود خواند.ابوبكر از عثمان پرسيد كه چگونه وصيت ما را چنين نوشتى؟وى گفت: مى دانستم كه به غير او نظر ندارى.


[1] الإمامة والسياسة، ج1، ص 12; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج2، ص 5.
قريب به اين مضمون را حضرت امير (عليه السلام) در خطبه شقشقيه (خطبه سوّم نهج البلاغه) فرموده اند:«لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَيْها».
[2] نام ابوبكر است، الإمامة والسياسة، ج1، ص 88.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 260
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست