responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 219

گفت: «تو دروغ ميگويى، هرگز نميتوانى فردى از خزرجيان را بكشى و اگر آن كس كه رسول گرامى از او شكايت ميكند، از اوسيان باشد، دوست ندارى كه او را بكشى». «اسيد بن خضير»، پسر عموى «سعد بن عباده» برخاست و به خاطر اختلافى كه با او داشت، به او حمله كرد و گفت: «تو دروغ ميگويى، هر كس كه رسول خدا را آزار دهد، ميكشيم، ولى تو منافق هستى و از منافقان دفاع ميكنى. در چنين شرائطى، هر دو قبيله، از جاى برخاستند كه با هم درگير شوند، پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)در حاليكه روى منبر نشسته بود، آنان را اندك اندك آرام ساخت، تا سكوت بر محلس حاكم شد»[1].

شگفتا، صحابه، خود يكديگر را به باد انتقاد گرفته و به كذب و نفاق متّهمميسازند، ولى دايههاى مهربانتر از مادر، ميگويند همه آنان عادل هستند.

2 شورشيان بر عثمان، غالباً صحابى بودند و پس از يك محاصره طولانى به زندگى او پايان بخشيدند. آيا ميتوان گفت: قاتل و مقتول هر دو بر حق و عادل بودهاند؟ سرانجام، يا خليفه از خط اسلام كنار رفته و انحرافاتى در حكومت او پديد آمده بود و به جزاى خود رسيد و يا شورشگران صحابه، بدون مجوز شرعى، خون خليفه را ريختهاند. و در هر حال نميتوان هر دو گروه را درستكار دانست.

3ـ طلحه و زبير، نبرد سنگين و خونينى بر ضد امير مؤمنان (عليه السلام) به راه انداختند و عائشه، آنان را در اين راه كمك كرد و گروه زيادى از دو طرف، كشته شدند، آيا حكم خروج بر امام منصوص ـ از نظر شيعه ـ و منتخب و برگزيده از طرف مهاجر و انصار چيست؟ اين همان مسأله «بغى» و «بغاة» است كه در كتابهاى فقهى


[1] صحيح بخارى، ج 5، ص 118 ـ 119.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 219
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست