نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 6
خلقت، و سرانجام زندگى خود، آشنا شوند.
4. مسأله جبر و اختيار، و اين كه انسان در زندگى، فاعل آزاد است و يا لااقل بخشى از كارهاى اختيارى او واقعاً كار اختيارى او است و زور و فشارى پشت سر آن نيست يا اين كه «مجبور آزادنما است؟» و در حقيقت عوامل مرئى و نامرئى او را به سوى هدف خاصى سوق مى دهند، و او مى انديشد كه خود مى رود در حالى كه او را مى برند؟
به هر حال، اين مسأله يكى از آن مسائل فلسفى همگانى است و از قديم الأيّام مورد توجه همه يا اكثريت افراد بشر بوده و هر فردى در حدود استعداد خود به تحليل آن پرداخته است.
ادبيات كهن فارسى، بيانگر عقايد متضاد مردم پيرامون همين مسأله است برخى از نظريه جبر طرفدارى مى نمايد و گناه را به گردن كوكب بخت مى افكند و مى گويد:
كوكب بخت مرا هيچ منجم نشناخت *** يارب از مادر گيتى به چه طالع زادم؟
و ديگرى در تأييد همين نظريه مى گويد:
گليم بخت كسى را كه بافتند سياه *** به آب زمزم و كوثر سفيد نتوان كرد
در حالى كه ناصرخسرو بر خلاف اين مى انديشد و مى گويد:
تو خود گر كنى اختر خويش را بد *** مدار از فلك چشم نيك اخترى را
نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 6