نام کتاب : جبر و اختيار نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 191
اراده و خواست خدا اين بود كه اگر آنان در عقيده و رفتار خود تغيير دهند، اين سرنوشت را تغيير داده، محو نمايد(يَمْحُو اللّه ما يَشاء ويُثبِت) و از طرفى چون خداوند بر همه چيز از قبل آگاه است از وقوع اين حادثه نيز آگاه بوده و مى دانسته كه قوم يونس با اختيار و آزادى خود، در رفتار خود تجديد نظر كرده و طريق هدايت را برمى گزينند ودر نتيجه از عذاب، رهايى يافته و تا وقتى كه اجل حتمى (مسمى) آنان را فرا رسد، به حيات خود ادامه مى دهند(وَعِنْدَهُ أُمّ الكِتابِ).
تفسير و تحليل ياد شده در باره خود يونس نيز جارى مى گردد، زيرا او نيز پس از آن كه به عللى از قوم خود روى برتافت و بر كشتى سوار شد و براى نجات كشتى و سرنشينان آن از خطر ماهى بزرگى كه آن را تهديد مى كرد، به قيد قرعه به دريا افكنده شد و آن ماهى او را بلعيد، سرنوشت او اين بود كه براى هميشه در شكم ماهى باقى بماند، ولى اين يك سرنوشت و اجل محتوم نبود بلكه مشروط به اين بود كه به دعاء و تسبيح خدا روى نياورد، امّا اگر چنين مى كرد سرنوشت او نيز تغيير مى نمود، و چون حضرت يونس راه دعا و تسبيح را بركزيد، از آن خطر نجات يافت و قرآن نيز در اين باره مى فرمايد: