درون جزاير دور دست نفوذ كردند، و از اين طريق هم ثروت فراوانى به دست آوردند و هم شهرت جهانى؛ به علاوه به علم و دانش بشرى خدمات قابل ملاحظهاى كردند. «1» تفكر و غفلت يك راه پيشگيرى و درمان «غفلت»، تفكر و انديشه است. هر گاه انسان به كارهاى خوب و آثار مثبت آن و همچنين به كارهاى بد و نتايج سوء آن بينديشد، امواج ظلمانى غفلت از روح و جانش دور مىشود. روزى پيامبر اكرم (ص) خطاب به ابوذر فرمودند: «اى اباذر تصميم به كارهاى نيك بگير؛ هر چند توفيق عمل به آن براى تو حاصل نشود در زمره غافلان نوشته نشوى.» فكر مرگ و پايان زندگى از جمله افكارى است كه در زدودن زنگار غفلت از آينه روح آدمى بسيار مؤثر است، مخصوصا اگر هنگام عبور از آرامگاه مردگان، اين شعر يا مانند آن را با خود زمزمه كند: «هر كه باشى و به هر جا برسى آخرين منزل هستى اين است.» اين فكر و انديشه، به يقين جلوى سرچشمههاى اصلى غفلت، يعنى هواپرستى و خودخواهى و فزونطلبى را مىگيرد. اميرمومنان على (ع) در يكى از وصاياى خويش به فرزندش امام حسين (ع) فرمودند: «اى فرزندم! تفكر، نورانيت مىبخشد و غفلت، ظلمت مىآورد.» «2» عجله و شتابزدگى عجله و شتابزدگى به عنوان يك خوى زشت و ناپسند كه در اعمال انسان به صورتهاى گوناگون آشكار مىشود، به اين م هزار و يك نكته 29 مراتب زهد ص : 29 عنى است كه انسان پيش از فراهم شدن مقدمات انجام كار، اقدام به انجام آن كند، كارى كه نتيجه آن چيزى جز شكست يا انجام ناقص نخواهد بود. اين بدان مىماند كه انسان ميوه را پيش از رسيدن و قابل استفاده شدن از درخت بچيند، كارى كه نتيجهاش ضايع شدن ميوه يا كم شدن فايده آن است. يا اين كه قبل از آمادگى زمين، بذرافشانى كند كه نتيجهاش نابودى بذر يا كاهش محصول خواهد بود.